فلسفه تعلیم و تربیت و تدوین الگوی اسلامی- ایرانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

یکی از دلایل مهم تهیه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عدم ابتنای کامل نظام قبلی آموزش و پرورش بر فلسفی تعلیم و تربیت اسلامی است. آموزش و پرورش با شکل و شمایل قبلی به عنوان نهادی مدرن در عصر مدرنیته و مبتنی بربنیانهای نظری و فلسفی عمدتا غربی دارای پیامدهای نامطلوب اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خاص خود بود که باعث میشد معلمان در تحقق رسالت خطیر خویش و تربیت متربیانی مومن، خلاق، فعال و توانمند با مشکلات متعددی رو به رو شوند. راهبردهای سند تحول بنیادین با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت و تدوین الگویی اسلامی ایرانی به منظور تحول و پرهیز از -الگوهای وارداتی، کهنه و تقلیدی محرض بوده، اما برای اینکه زمینه اجرایی شدن آن بطور کامل فراهم گردد لازم است راهکارها، برنامهها و اقدامات اجرایی مناسبی برای تحقق اهداف کلان آن پیشبینی و تدارک دیده شود. زیرا همانگونه که ازاسم راهکار بر میآید، انتظار میرود که راهکارها نسبت به اهداف به کارهای عملیاتی نزدیکتر باشند. در صورتی که غالب راهکارهای سند خودشان یا هدفاند و یا راهبرد. مقالهی حاضر با توجه به اهمیت راهبردی سند تحول بنیادین و ضعف موجود در این زمینه ابتدا به معرفی مبانی حیاتی موجود در سند میپردازد و در ادامه با ارائه راهکارهای پیشنهادی از جمله ایجاد رابطهای عمیق و حساب شده بین دانشگاه فرهنگیان و حوزهی علمیه و همچنین رابطه با دانشگاههای معتبر داخلی و بین المللی، در پی فراهم ساختن زمینههای اجرایی کردن این مبانی میباشد.