بررسی رابطه بین مدیریت دانش ویادگیری سازمانی

دنیا درحال تغییروتحولی شتابان است وهیچ نیرویی قادر نیست مانع این تغییر وتحول گردد .تنها راه بقا، متحول شدن ودگرگونی درجهت مطلوب است .تغییرات سریع در دنیای امروز ،سازمانها رابا چالشهای مختلفی روبرو کردهاست. امادر این میان سازمانهایی موفق هستند که به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوریهای نوین از فرصتهای ایجاد شده به نفع خود استفاده کنند. مدیریت دانش ویادگیری سازمانی جز این ابزارهاهستند . بعداز دهه هفتاد که برایاولین بار اصطلاح یادگیری سازمانی توسط آرجریس و شون مطرح شد وهمچنین صاحبنظران دهه کنونی را دهه مدیریت دانش نامیدند،مدیریت دانش ویادگیریهای سازمانی را به عنوان واقعیت های جدا از هم در نظر گرفته اند واین در حالی است که به اعتقاد پیتر سنگه این دو مقوله باید بایکدیگر ادغام شوند زیرا هرکدام به تنهایی ناقص و ناتوانند. دراین مقاله سعی براین است که ضمن تشریح مدیریت دانش ویادگیری سازمانی به رابطه این دومقوله در عصر کنونی پرداخته وبا ارائه اصول نه گانه ،پایه ای رابرای فرایند رابطه بین مدیریت دانش ویادگیری سازمانی ایجاد کرده تا از این طریق مطلوبیت بیشتری نصیب سازمانها گردد