واکاوی پرورش مهارت های سواد رسانه ای انتقادی کودکان و چگونگی سیر تحول تفکر انتقادی آن ها از طریق برنامه P4C

هدف پژوهش حاضر تبیین طرح عملیاتی پرورش مهارت های سواد رسانه ای انتقادی کودکان با استفاده از برنامه آموزش فلسفه برای کودکان(P4c) و نیز بررسی و ارائه مدلی پیشنهادی از تحول تفکر انتقادی دانش آموزان پسرگروه سنی 6 تا 12 ساله می باشد. به این منظور از چند نمونه از انیمیشن ها و بازی های رایانه ای محبوب کودکان استفاده شد.از سوی دیگر پژوهشگران با در نظر داشتن مفهوم، چیستی، ویژگی ها و عناصر دو بعد تفکر انتقادی (مسئولانه و فراشناختی) و نیز شش دیدگاه معرفت شناسی ( خود مرکز گرا، پس از مرکزگرایی ،پیش از نسبی گرایی، نسبی گرایی، پس از نسبی گرایی و پیش از بین الاذهانی و بین الاذهانی ) این بررسی را انجام دادند.جامعه آماری پزوهش حاضر متشکل از 48 دانش آموز پسر مقطع پیش دبستانی و پایه های اول تا پنجم مقطع ابتدایی دبستان های دولتی شهر دزفول است که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی در چندمرحله از میان مناطق سه گانه آموزش و پرورش به طور تصادفی انتخاب شده اند. برای دستیابی به هدف های پژوهش از روش کیفی نظریه زمینه ای و برای جمع آوری داده ها از ابزاری همچون مشاهده، مصاحبه و تهیه چک لیست استفاده شده است. دو گروه طی 20 جلسه هفتگی، به مدت یک ساعت در حلقه اجتماع پژوهشی به بحث درباره دو حوزه از سواد رسانه ای (آگاهی از خشونت و کلیشه های جنسیتی-اجتماعی) پرداختند. با استفاده از تحلیل یافته های پژوهش می توان گفت که رشد تفکر انتقادی کودکان در دو حوزه مورد نظر از سواد رسانه ای از طریق فرایند هایی چون محو، تخصیص و انتقال یا گذر در سنین مختلف در چارجوبی ویژه اتفاق می افتد.