ارتباط بین پیروی از الگوی غذایی DASH با گلیوما در بزرگسالان ایرانی: مطالعه مورد شاهدی مبتنی بر بیمارستان

زمینه و هدف: اطلاعات محدودی در زمینه ارتباط الگوی غذایی کاهنده فشار خون با خطر گلیوما وجود دارد. مطالعه مورد شاهدی حاضر مبتنی بربیمارستان، با هدف بررسی ارتباط پیروی از این الگوی غذایی با خطر گلیوما در گروهی از بزرگسالان ایرانی انجام گرفت. مواد و روش ها: 128 بیمار مبتلا به گلیوما و 256 فرد شاهد (همسان سازی شده از نظر سن و جنس) انتخاب شدند. دریافت های غذایی افراد با استفاده از یک پرسشنامه تکرر مصرف غذایی معتبر ارزیابی شد. پیروی از الگوی غذایی DASH ارزیابی و امتیازدهی گردید. یافته ها: پس از تعدیل عوامل مخدوشگر، افرادی که تبعیت بیشتری از الگوی غذایی DASH داشتند، در مقایسه با افرادی که کمترین تبعیت را داشتند، از 74 درصد شانس کمتری برای ابتلا به گلیوما برخوردار بودند (نسبت شانس برای بالاترین سهک در مقابل پایین ترین سهک: 26 / 0، با فاصله اطمینان 54 / 0- 13 / 0). تعدیل بیشتر برای شاخص توده بدنی تاثیر معنی داری روی این ارتباط نداشت ( 28 / 0، 57 / 0- 13 / 0). ارتباط معکوسی بین مصرف میوه ( 31 / 0، 68 / 0- 14 / 0)، حبوبات و مغزجات ( 23 / 0، 53 / 0- 10 / 0) با خطر گلیوما نیز مشاهده شد. همچنین مصرف گوشت قرمز و فرایند شده ( 60 / 2، 81 / 5- 16 / 1) و نمک ( 87 / 2، 34 / 6- 30 / 1) ارتباط مثبت و معنی داری با خطر ابتلا به گلیوما نشان داد. نتیجه گیری: پیروی از الگوی غذایی کاهنده فشار خون یا DASH ارتباط معکوسی با خطر ابتلا به گلیوما دارد. برخی اجزای این الگو مثل گوشت های قرمز و فرایند شده و نمک دارای ارتباط مثبت، و سایر اجزای این الگو مثل مصرف میوه جات، حبوبات و مغزجات دارای ارتباط معکوسی با شانس ابتلا به گلیوما داشتند.