تحلیلی بینامتنی میان عرفان عملی و روان درمانی (با تکیه بر سروده های عطار و مولانا)

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 687

فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI03_114

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

محور اصلی آثار ادبی و کاوش های روان شناختی و روان کاوی، تظاهرات روح پیچیده،شگفت انگیز و لایتناهی آدمی و تفسیر علی آن است. از میان شاهکارهای ادبی، نوععرفانی به لحاظ عجین شدن و آمیختگی باعشق الهی، بهترین جان داروی دغدغه روانهای خسته است؛ از این رو اگر اذعان کنیم ادبیات، عرفان و روان شناسی از آغاز سلسلهوار با هم مرتبط بوده اند، گزاف گویی نکرده ایم. از میان شاعران معنا گرا، عطار و مولانابی پروا از هر حکایت و تمثیلی که در خور توجه و ارزش نهادن نباشد، برای القای معانیعمیق فلسفی یا عرفانی بهره جسته و بیشتر از زاویه مباحث عرفانی به حکایات نگریستهاند؛ ولی ناخودآگاه و غیر مستقیم توجه خود را به مضامینی معطوف کرده اند، که بعضیحتی از نخستین گام های روان شناسی امروز به شمار می آید و عجیب این است کهایشان حقیقت ا فاقد آگاهی و شناخت نسبت به اصطلاحات روان کاوی و روان درمانی آنهم به سبک و شیوه امروز هستند. موضوع اصلی این جستار پاسخ به این پرسش استکه آیا میان عرفان عملی و روان درمانی که- دانشی کاربردی و مبتنی بر یافته های روان شناسی است- رابطه ای بینامتنی وجود دارد پاسخ به این پرسش می تواند گامی در جهت کاربردی کردن عرفان عملی باشد که همچون روان درمانی مرتبط با درونآدمی است.

نویسندگان

بهجت السادات حجازی

دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان