سعادت و شقاوت از نظر افلاطون و ابن سینا

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,014

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

GHADIRCONF01_074

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

مساله سعادت از دیرباز ، یکی از مسایل بنیادی و مهم علم اخلاق و فلسفه اخلاق بوده است. به همین جهت، دغدغه فکری حکیمان بزرگی چون افلاطون و ابن سینا هم بوده؛ هرکدام با جد و جهد عمیق درصدد رازگشایی و رمزستانی از اسرار سربه مهر نهاده مساله سعادت و شقاوت بوده اند. در مقاله حاضر، علاوه بر توجه به تبیین ماهیت موضوع درآرای فلسفی افلاطون و ابن سینا، به لوازم دیدگاه های این دو به ویژه در موضوع سعادت و شقاوت پرداخته شده است. افلاطون معتقد است سعادت خیر اعلاست. وی خیر اعلا را برای انسان تایید می کند وآن را مطلق، ابدی، غیرقابل تغییر، شناختنی و عقلانی می داند. نزد او، خیر اعلا برای موجودات انسانی سعادت یا رفاهی است که با ارضای سه جزء نفس و به کمال رساندن قوای غیرعقلانی نفس تحت حاکمیت عقل به دست می آید. برای رسیدن به چنین سعادتی، باید ابتدا با فضیلت شد. ابن سینا ، سعادت را به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان به طور یکنواخت و هماهنگ که موجب کمال انسان می شود، معنا کرده. وی معتقد است سعادت را از کمال و کمال را از عقل نمی شود تفکیک کرد، هر کمالی و به خصوص کمال عقلی خود نوعی سعادت است. این دو فیلسوف آنجا که خواسته اند بحث از سعادت و شقاوت کنند اخلاق را نیز مطرح کرده اند و هدف این است که راه رسیدن انسان به سعادت و پرهیز ازشقاوت این است که باید اخلاق وخصوصیات اخلاقی را بشناسد؛ و همچنین حقیقت سعادت و شقاوت و این که دیدگاه هر کدام از این دو فیلسوف نسبت به این مسیله چیست و هر دو فیلسوف رسیدن به سعادت و پرهیز از شقاوت را به طور کلی عقلی می دانند. این جستار با روش توصیفی تحلیلی و مستند به آراء این دو حکیم بزرگ اساس رسیدن به سعادت و پرهیز از شقاوت را تبیین و اثبات کرده است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

محمدرضا شمشیری

استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان)