ارتباط مدیریت سایبرنتیک و فرهنگسازمانی(مطالعه موردی: دانشگاه الزهرا)

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عناصر ساایررنتی و فرهنا ساازمانی در دانشکده های دانشگاه الزهرا انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع تحقیق پیمایشی و کاربردی میباشد . ابزار گردآوری دادهها دو نوع پرسشنامه فرهن سازمانی (دنیسون، 2001 ) و پرسشانامه سایرنتیک ( بیرن باوم،1989 استفاده شد که بر روی 70 نفر کارکنان دانشکدهای دانشگاه الزهرا انجام شد. ابزار تجزیه وتحلیل دادهها نیز نرمافزار اس پی اس 19 است. بهمنظور پاسخگویی به سوالات و فرضیه پژوهش از آمار استنباطی همبستگی پیرسون، آزمون T واریانس چند متغیره) استفاده شده است./یافتهها: یافته ها نشان داد که فرهنگ سازمانی دانشکدههای دانشگاه الزهرا با امتیاز 3.17 و سایبرنتیک با امتیاز 3.29 نیز در وضعیت متوسط قرار دارند. همچنین درگیر شدن در کار دارای بالاترین میانگین 3.25 و ماموریت و سازگاری با میانگین 3 در وضعیت نزدیک به متوسط پایینترین میانگین را دارند. از بین شاخص های سایبرنتیک شاص سلسله مراتب و تعاملات با میانگین 3.34 و 3.27 در وضعیت مطلوب قارار دارند و کمترین امتیاز مربوط به تصمیمگیری (میانگین 3) است که در وضعیت نزدیک به متوسط قرار دارد. بیشترین میزان همبستگی بین شاص های سایرنتیک و فرهنگ سازمانی بین دو شاخص پیوندها با تعاملات 0.81 رهبری و تصمیم گیری 0.76 و ثبات و سازگاری 0.75 هستند. همچنین بیشترین میزان ارتباط معنایی بین سازگاری با تصمیمگیری و پیوندها، ثبات با رهبری، درگیری در کار با رهبری، کنترل و پیوندها و سلسله مراتب است sig=0.0 جدوف 6 نشان دااد که تصمیم گیری 89% تعاملات 83% رهبری 78% بیشترین تاثیر را روی سایرنتیک ، ثرات 81% و ماموریت 81% بیشترین تاثیر را روی فرهنگ سازمانی دارند. فرضیه پژوهش نشان داد که توجه به مقدار sig=0.0 بین شاخص های فرهنگ سازمانی و مدل سایرنتیک ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین با توجه به همبستگی پیرسون 0.67 همبستگی مثبتی بین این دو الگو مشاهده میشود. مدیران بر اساس مدل سایررنتی باید فعالیتهای خود را سازمان دهی کنندکه به نظر میرسد در این زمینه نقاط ضعفی وجود دارد. با توجه به چهارچوب مدل سایرنتیک و فرهنگ سازمانی در فضای آماری توصیف شده، میتوان گفت که فضای موردنیاز برای توسعه و بهبود عملکرد مدیران وجود دارد.