مقایسه سرکوب شناختی و سرکوب هیجانی در نمونه های غیربالینی زنان و مردان

با توجه به اینکه در پیشینه ی مربوط به نقش جنسیت در راهبردهای تنظیم هیجانی گوناگون، ناهمنوایی وجود دارد و مسایل فرهنگی در راهبردهای تنظیم هیجانی نقش شایان توجهی دارد هدف این پژوهش، تعیین تفاوت تاثیر جنسیت در راهبردهای تنظیم هیجانی چون سرکوب شناختی و بازداری هیجانی در نمونه های غیر بالینی است.87 آزمودنی برای شرکت در پژوهش حاضر بر گزیده شدند و پرسشنامه های سرکوب فکر و سرکوب هیجانی را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج مربوط به مقایسه آزمودنی ها بر حسب آزمون t نشان داد از لحاظ نوع گرایش به استفاده از راهبردهای تنظیم هیجانی مانند سرکوب فکر تفاوتی بر حسب جنسیت وجود ندارد اما تفاوت معناداری از حیث سرکوب هیجانی بین زنان و مردان وجود دارد ( t = 2.641, p≤0/01 ). روی هم رفته نتایج حاکی از این بود که به رغم تفاوتهای فرهنگی،نتایج کنونی با برخی از نتایج دیگر در دنیا همسویی دارد. در واقع سرکوب هیجانی در جوامع شرقی بسیار شایع تر از جوامع غربی است. با توجه به اینکه مردان بیشتر گرایش به استفاده از سرکوب فکر دارند بایستی به این امر در مداخلات درمانی بیش تر توجه نمود.