ارتباط بین عوامل روانشناختی فردی با میزان مشارکت در فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر و پسر 16-12ساله شهر زابل

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 13,196

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SPORTCONF03_055

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1396

چکیده مقاله:

افزایش روآوری و حضور بیشتر مردم به سوی ورزش به دلیل آگاهی و بهره مندی از اثرات مفید ورزش همچون اثرات مثبت جسمی،روانشناختی فردی، اجتماعی و اقتصادی موجب شده تا، دولتها به فکر برنامه ریزی و سرمایه گذاری در ورزش بیفتند. رفتارهای ارتقا سلامت به عنوان رفتاری در جهت افزایش سطح سلامت جسمانی و روانی فرد در جامعه و استمرار فعالیت هایی که باید به عنوان بخش اصلی زندگی فرد در نظر گرفته شود، مانند ورزش و تمرین، تعریف شده است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین عوامل روانشناختی فردی با میزان مشارکت جسمانی دانش آموزان دختر و پسر16-12 سال شهر زابل میباشد. روش انجام تحقیق همبستگی بوده و درجمع آوری داده ها از پرسشنامه کتبیکه روایی و پایایی آن به تایید رسیده، استفاده شد. جامعه تحقیق، دانش آموزان شهرستان زابل بودند، که آمار آن ها 10279نفر بود و 600 نفر به عنوان نمونه به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS ویراست 23 و MINITAB ویراست 17 استفاده شده است. همچنین سطح معنی داری 05/0 گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در گروه پسران رابطه بین حمایت اطرافیان در زمینه فعالیت ورزشی با میزان فعالیت جسمانی در شرایط مختلف روزمره معنادار و از نوع مستقیم(افزایشی)است. که همبستگی بین آنها پایین بود و 217/0 گزارش شد. رابطه بین موانع ادراک شده و میزان فعالیت های نشسته از نوع معکوس(کاهشی) است. درگروه دختران بین موانع ادراک شده، حمایت اطرافیان در زمینه فعالیت ورزشی و نگرش نسبت به فعالیت بدنی با مشارکت در رشته های مختلف ورزشی رابطه مستقیم (افزایشی) برقرار است که میزان همبستگی آنها پایین بود و به ترتیب 162/0 ، 218/0 ، 130/0 گزارش شد. بین نگرش با میزان فعالیت جسمانی258/0 بود. رابطه بین موانع ادراک شده و نگرش نسبت به فعالیت بدنی با میزان فعالیت های نشسته از نوع معکوس(کاهشی) هستند. از دلایل این نتایج متناقض میتواند این باشد که تجربیات اجتماعی فرد از لحاظ مشارکت در فعالیت جسمانی کم بوده و ممکن است که فرد شناختی از موانع مشارکت جسمانی نداشته باشد، در نتیجه به طور غیر واقعی و اغراق شده موانع توسط وی ادراک شده باشند بر همین اساس این رابطه بینمتغیرها دیده شد. همچنین عدم وجود انگیزه لازم در کسب لذت از فعالیت ورزشی مورد نظر، عدم علاقه کافی به انجام فعالیت ورزشی، عدم دقت کافی دانش آموزان در پاسخ گویی به پرسشنامه، عدم درک فرد از فعالیت جسمانی خود و مناسب نبودن محیط اجتماعی که آزمودنی در آن قرار گرفته باشد را از دلایل این نتایج متناقض ذکر کرد. مطالعه حاضر با استفاده از یک رویکرد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، عوامل موثر بر مشارکت ورزشی را در دختران و پسران را مورد بررسی قرار داد تا با تعیین رابطه حمایت والدین و دوستان، نگرش فرد و خانواده و همچنین کشف موانع بتواند باعث پایه ریزی و برقراری عادت بهداشتی فعالیت بدنی که برای داشتن سبک زندگی سالم ضروری است،گام موثری برداشت. در پایان پیشنهاد میشود که نسبت به آگاه سازی افراد از میزان مشارکت در فعالیت بدنی که دارند، نسبت به آنچه که واقعا در آن سطح میباشند؛ اقدام شود، همچنین به گسترش و توزیع بیشتر امکانات ورزشی در سطح شهر زابل حهت مشارکت ورزشی بیشتر افراد پرداخت و علاوه بر موارد ذکر شده توصیه میشود مربیان مدارس و اولیا جهت بهبود نگرش دانش آموزان نسبت به فعالیت بدنی اقدام نمایند.

کلیدواژه ها:

عوامل روان شناختی فردی ، مشارکت جسمانی ، فعالیت جسمانی

نویسندگان

یاسر صفرزایی

کارشناس ارشدتربیت بدنی، گرایش رفتار حرکتی، دانشگاه باهنر کرمان

مهشید زارع زاده

استادیار دانشکده علوم ورزشی باهنر کرمان

وحید روح اللهی

استادیار دانشکده علوم ورزشی باهنر کرمان