نظریه های انتقادی در تعلیم و تربیت

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,956

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SHCONF03_195

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1396

چکیده مقاله:

این پژوهش با عنوان نظریه های انتقادی در تعلیم و تربیت و با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوای کیفی به نگارش درآمده است. نظریه انتقادی یا مکتب فرانکفورت، یک نظریه سیاسی اجتماعی است که اخیرا به ظهور پیوسته و باعث پیدایش مباحث جدیدی شده است. آموزش وپرورش نیز با توجه به نقش کلیدی خود در جامعه از این نظریه تاثیر پذیرفته است. این مکتب فکری با تجدید نظر در اصول و آموزه های مارکسیسم سنتی، بیشترین تلاش خود را برای نشان دادن روابط قدرت در چارچوب پدیده های فرهنگی به کار گرفته است. مکتب فرانکفورت توسط ماکس هورکهایمر در دانشگاه فرانکفورت بنیان گذاری شد و باعث مطرح شدن چهره های برجسته ای هم چون تیودور آدورنو، هربرت مارکوزه و والتر بنیامین و ... در جهان گردیده است. گرایش کلی طرف داران این مکتب، مارکسیسم بود. مکتب انتقادی در برگیرنده انتقاد از جامعه و نیز نظام های گوناگون معرفتی است و هدف نهایی آن افشای دقیق تر ماهیت جامعه است. نظریه انتقادی نیز محصول گروهی از نیومارکسیست های آلمانی مکتب فرانکفورت است که از نظریه مارکسیستی به ویژ گرایش آن به جبرگرایی اقتصادی دل خوشی نداشتند. این نظریه بیشتر از انتقادهایی ساخته شده است که الهام گرفته ازجنبه های گوناگون زندگی اجتماعی و فکری است. کار اصلی نظریه انتقادی نشان دادن روابط قدرت در چارچوب پدیده های فرهنگی است. نوشته حاضر با نگاهی اجمالی به نظریه های انتقادی در تعلیم و تربیت پرداخته است

نویسندگان

رضا فراشبندی

دانشجوی دکتری گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان خوراسگان ، اصفهان، ایران

زهرا دشتی دوست بوشهری

کارشناس ارشد گروه علوم تربیتی، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران

زینب حبیبی دهنه سیری

کارشناس ارشد گروه علوم تربیتی، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران

نسیم شامرادی ورنامخواستی

کارشناس ارشد گروه علوم تربیتی، واحد اصفهان خوراسگان ، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران