نقش اندیشمندان شرق اسلامی در تکامل علوم انسانی غربی در قرون وسطی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 335

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MEAH01_095

تاریخ نمایه سازی:

چکیده مقاله:

در اواخر دوره روم باستان، برای جذب و آموزش دختران جوان، هفت رشته عمومی طراحی شده بود: دوره آموزش پایه شامل علوم سه گانه دستور زبان، معانی بیان، و منطق از جمله بدیهیات بود که ضروریات از ویژگی مقدماتی آنها بشمار می رفت؛ و برنامه پیشرفته تر شامل علوم چهارگانه حساب، هندسه، موسیقی و نجوم. در قرون وسطی میلادی نیز، با اقتباس از این سنت رومی، تعدادی از مدارس کلیسای جامع اروپا یک دوره مطالعاتی شامل هفت هنر را تدوین کرده بودند که به علوم انسانی معروف شد. دشوارترین هنر هفتگانه، نجوم بود که مطالب دشوارش به روش های مقابله، تطبیق، ترکیب و ساده نویسی در اختیار دانشجویان قرار می گرفت. اما مهمترین مانعی که راه گسترش و تکامل این علوم انسانی را در اروپا می بست، یگانگی مشرب فکری و درگیری آن با علم کلام یا الهیات مسیحیت بود و اینکه هر دوی اینها زیر نظارت کلیسای مسیحیت و اسقفان جزم گرای کاتولیک قرار داشت. اگر کاتالونیای غرب با بخش های غربی خلافت اسلامی به مرکزیت شهر قرطبه، روابط تجاری خوبی نمی داشت و تجار مسلمان به بازارهای آن دسترسی نمی داشتند تا گرایش های فرهنگی، اندیشه ها، و نوآوری های مسلمانان را به سهولت به غرب مسیحی ببرند، همه آن هفت هنر (علوم انسانی) که خود نیز نشیه هایی را از یونانی، هندی، ایرانی و چینی در بر داشت، شاید هیچگاه به غرب مسیحی راه نمی یافت و زمینه را برای مطالعه جهان طبیعی از سوی آن فراهم نمی کرد. این مقاله تلاش می کند تا تکامل علوم انسانی را در دوره های پیش و به هنگام جنگ های صلیبی ( قرون هشتم تا سیزدهم میلادی ) میان غرب مسیحی و شرق اسلامی تبیین کند و توضیح دهد چگونه این معرفت و خدمات علمی دانشمندان اسلامی سبب شد تا راه های جدیدی برای اکتشاف جهان پیرامون، در اختیار متفکران مسیحی گذارده و موجب گسترش دامنه علوم انسانی گردد.

نویسندگان

بهرام نوازنی

دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)