تاملی در کودک آزاری آموزشی، علل و عواقب آن با تاکید بر اولیای مدرسه

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 422

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

GSCONF02_035

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1396

چکیده مقاله:

اهمیت رشد و تکامل انسان ها در دوران کودکی از دلایل اصلی حساسیت روان شناسان و متخصصان علوم اجتماعی و رفتاری، به این دوران می باشد. بر این اساس، این مطالعه، به بررسی یکی از آسیب های روانی کودکان در دوران تحصیل در مدرسه کهبعضا در تحصیلات آکادمیک هم مشاهده می شود؛ می پردازد. این آسیب که نوعی سوء رفتار از طرف عاملان آن به شمار می رود، پیامد های جبران ناپذیری در زندگی کودک و حتی دیگر افراد جامعه که در آینده با او در ارتباط خواهند بود، ایجاد خواهد کرد که تاثیر آن مدت ها پایدار خواهد بود. کودک آزاری آموزشی، آسیبی است که کمتر به آن پرداخته شده و فقطدر سخنان بین همی و غیر رسمی می توان اثری از آن را دید. شفاف و صریح، همه ی ما به خاطر داریم که چگونه در دوران تحصیل، تکالیف زیاد، مشق های شب، جریمه های درسی و ... چه خوشی های دانش آموزان را به ناخوشی ها تبدیل می کرد. از این رو، هدف این مطالعه، یافتن پاسخ به این پرسش تعیین شد که آیا اولیای مدرسه، خصوصا معلمان، هم می توانند، کودک آزار باشند رویکرد ترکیبی این تحقیق، استفاده از ابزار هایی نظیر مصاحبه های عمیق و مشارکتی با دانش آموزان و معلمان، قدیم و جدید و هم چنین استفاده از اسناد و بررسی متون ها را در پی داشت. تحلیل داده های مستخرج، معلوم داشت که این حرکت ناپسند و نادرست رفتاری، علاوه بر تاثیرات منفی خود در دوران تحصیل، در زمان های بزرگ سالی هم خاطرات تلخ آن حوادث را داشته است، به طوری کهبعضا کودکان را به فرار از مدرسه و ترک تحصیل و ... کشانده است و در رفتار آن ها با دیگران تاثیرقطعی گذاشته است. باید قبول کرد که هنوز هم، بعد از مدت ها تاکید شفاهی و بخشنامه ای و به کار بردن اصطلاحاتی نظیر ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت و ... می توان مواردی هر چند متفاوت را در برخورد های فیزیکی معلمان با دانش آموزان و یا دادن تکالیف بیش از حد و غیر ضروری در مدارس مشاهده نمود. از نتایج قابل توجه این مطالعه تایید ناآشنایی مربیان با نکات و روش های تربیتی و تدریسی و یا عدم توجه آن ها به این نکات با وجود آشنایی معلمان با این مهارت ها و بعضا انتقال رفتار هایی بوده است که خود در دوران کودکی و ایام تحصیل آن را دریافت کرده بوده اند؛ می باشد. ادامه ی این گونه رفتارهای بی برنامه و پیش بینی نشده در محیط های آموزشی، پیامد های وخیمی به همراه خواهد داشت که یکی از ملموس ترین آن ها عقده ای شدن کودکان، با وجود موفقیت های اسمی و ظاهری و نمره ایشان، حتی در زندگی آینده ی آن ها می باشد. که باید پیشگیری از این آسیب بیشتر مد نظر مربیان قرار گیرد.

نویسندگان

رسول بهنام

استادیار گروه علوم انسانی دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید رجایی ارومیه

مهین حسن فامیان

عضو علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان،پردیس علامه طباطبایی ارومیه

غلامرضا رفعت نشان

عضو علمی گروه علوم پایه دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید رجایی ارومیه