دین و پدیده جهانی

سال انتشار: 1382
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 276

فایل این مقاله در 51 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_QJSS-10-21_001

تاریخ نمایه سازی: 23 دی 1396

چکیده مقاله:

مفاهیم در حوزه علوم انسانی، بنیادی ترین عنصر و کوچک ترین جزء تشکیل دهنده نظریاتند و در عین حال، آسیب زاترین بخش، به سبب احتمال بد فهمی های فراوان و دامن زدن به مجادلات بی سرانجام؛ خصوصا اگر آن موضوع، در آوان شکل گیری و نظریه پردازی باشد و هنوز مجال کافی برای جرح و اصلاح و شرح و ایضاح مفاهیم اصلی خویش را نیافته باشد. این معضل، هنگامی پیچیده تر می شود که مسیله سهل انگاری در ترجمه متون نظری و بی دقتی در معادل یابی واژه های تخصصی از زبان های دیگر نیز بدان افزوده گردد. ما در این بحث، ابتدایا چهار مفهومی را که ناظر به چهار مسیله متفاوت هستند، از هم جدا خواهیم کرد و سپس به بررسی و ارزیابی نسبت دین به طور عام و اسلام به طور خاص با هر یک از آنها خواهیم پرداخت. جهانیت در درجه اول، واقعیتی است مربوط به اشباع کمی جهان و افزایش ارتباط و بستگی آحاد و اجزایی تشکیل دهنده آن به هم : در عین حال بدون شکل گیری ذهنیتی راجع به اوضاع جدید و رسوخ آن در باور بخش قابل توجهی از مردمان، به تحقق عینی خویش نمی رسد. اما جهانی شدن عنوان عامی است برای آن بخشی از ادبیات نظری درباره این پدیده نوظهور که تلاش دارد به نحوی بی طرفانه به تبیین علل و عوامل پدیدآورنده، تحلیل فرآیند و پیش بینی مسیر، جهت و غایت آن در گذشته، حال و آینده بپردازد. این اصطلاح کاربرد عام تری نیز دارد و بعضا برای اشاره به خصلت فرآیندی و فرا ارادی این پدیده نیز به کار می رود. یکی از مخالطات رایج در بحث جهانی شدن، به هم درآمیخته بودن سطوح تیوریک، استراتژیک و ایدیولوژیکی آنهاست. جهانی شدن از جمله نظریاتی است که در عصر کاربردی شدن تیوری ها، استعداد و میل شگرفی برای نزول به سطح راهبردی و حتی عقیدتی دارد. این همان سطحی است که ما از آن تحت عنوان جهانی سازی یاد کرده ایم. جهانیت به مثابه یک واقعیت تحقق یافته و جهانی شدن به مثابه یک فرآیند در حال وقوع یا نظریه تبیینی آن، برای نیروهای مسلط و جریانات فایقی که روند قضایا را به نفع خویش پیش بینی می کردند، به تدریج ماهیت استراتژیک و ایدیولوژیک پیدا کرد. اگر واقعیتی به نام جهانیت را به خوبی بشناسیم و از جهانی شدن به عنوان نظریه موید وجود این فرایند، درک روشنی داشته باشیم، آنگاه اذعان خواهیم کرد که جریانات رقیب در عرصه جهانی نمی توانند نسبت به آن بی تفاوت باشند: لذا طبیعی است که بر حسب ارزیابی این جریانات از روند اوضاع، حداقل دو ایدیولوژی مدافع و مخالف جهانیت و جهانی شدن شکل بگیرد. جهانی گرایی همان ایدیولوژی مدافع تحقق این فرآیند است. برای دست یابی به پاسخ هایی روشن و معتبر درباره مناسبات پدیده جهانی و دین، لازم است آن را به بررسی نسبت هر یک از شقوق اشاره شده از آن مفهوم کلی، با انواع گونه های دین تفصیل داد. مهمترین بحث ها از این میان، طبعا به ادیانی مربوط میشود که با داعیه جهانی شناخته شده اند و پس از پشت سر گذاشتن یک تاریخ طولانی و پرفراز و نشیب، اکنون با پدیده ای مواجه گردیده اند که برای آنها حکم شمشیر دو دم را دارد؛ یعنی هم فرصت هایی را پیش روی آنان گذاشته و هم به نحو نگران کننده ای، آینده آنها را مورد تهدید قرار داده است. ما این مناسبات و صورت های مختلف تهدید و فرصت را در نسبتی که اسلام با هر یک از مقولات و مفاهیم چهارگانه جهانی می تواند داشته باشد، جداگانه بررسی کرده ایم. به نظر میرسد. مهمترین برخوردها میان پدیده جهانی با اسلام در آن جا شکل بگیرد که این پدیده در قالب یک استراتژی و با جهت گیری هایی خاص ظاهر می شود و مطول ترین بحث ما در این مقالب نیز به همین سرفصل اختصاص دارد

نویسندگان

علیرضا شجاعی زند

عضو هییت علمی دانشگاه تربیت مدرس