اثرسنجی استفاده از COORDINATION در تقاطع های متوالی با فاصله ی کم با استفاده از سیستم SCATS(نمونه موردی ؛ بررسی تقاطع های لشگر و بیسیم در محور خیابان ملک الشعرا بهار شهر مشهد)

با توجه افزایش روز افزون سفرهای درون شهری و حجم ترافیک در شهرهای کشور به ویژه کلان شهرهایی نظیر مشهد، جهت کاهش زمان سفرهای درون شهری از طرق مختلفی استفاده می شود که نصب چراغ های فرماندهی به عنوان یکی از اجزای مهم و کلیدی در تقاطعات ، نقش موثری در کنترل جریان ترافیک بر عهده دارند. در کنار آن، تجهیز این تقاطعات به سیستمهای کنترل هوشمند جهت نظارت و اتخاذ تصمیم های لحظه ای بر جریان ترافیک در نرم افزار SCATS از دیگر اصول اساسی جهت دسترسی به هدف فوق می باشد. در حال حاضر سیستم کنترل هوشمند ترافیک در مشهد و دیگر کلان شهرهای کشورمان مورد استفاده قرار گرفته است. این سیستم با تمام پیچیدگی ها و محدودیت در استفاده تخصصی از آن، از کارایی بالایی برخوردار می باشد. یکی از بزرگترین معضلاتی که در حال حاضر طراحان با آن مواجه هستند نحوه ایجاد COORDINATION و یا همان ارایه موج سبز در تقاطعات شهری مجهز به سیستمSCATS می باشد . این مشکل زمانی خود را بیش از بیش نشان می دهد که فاز بندی تقاطعهای موجود شرایط هماهنگ شدن را بنا به دلایل متعددی دارا نباشند. علاوه بر این عدم تناسب زمانبندی در چنین تقاطعاتی معضل دیگر طراحان در اجرای هماهنگسازی تقاطعات می باشد. از این رو مطالعه و تحقیق بر روی هماهنگ سازی تقاطع ها می تواند گام مهمی جهت جلوگیری از به وجود آمدن ازدحام و پس زدگی صف در یک شبکه و یکی از بهترین راهکار ها جهت برقراری جریان ترافیک پیوسته باشد. در این مقاله سعی بر آن است که ضمن بررسی شرایط هماهنگ شدن چند تقاطع فرماندهی، با معرفی موج سبز پیشرو و معکوس، تقاطع های لشگر و بیسیم در محور ملک الشعرا بهار شهر مشهد را با هم هماهنگ نموده و با بررسی نتایج مطالعات میدانی ، قبل و بعد از اجرای موج سبز ، میزان اثرسنجی استفاده از این سیستم مورد تحلیل قرار گرفته و بتوان دستور العملی کلی در راستای هماهنگی تقاطع های متوالی با استفاده از سیستم SCATS ارایه داد.