مبنای نظری انفساخ عقود جایز

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 434

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PSLJ-3-1_078

تاریخ نمایه سازی: 15 اردیبهشت 1397

چکیده مقاله:

از جمله شرایط اساسی انعقاد و صحت قراردادها زنده بودن و داشتن اهلیت برای طرفین قراردادهاست واز اصول مسلم قراردادها این است که پس از وقوع عقد به نحو صحیح آثار آن نیز نفوذ حقوقی داشته و اگر اهلیت یکی از طرفین به دلیل فوت، جنون، وسفه از بین برود این حالات در پیمان گذشته تاثیری نداشته باشد، مگر اینکه مفاد تراضی چنین اقتضایی داشته باشد نظیر اجاره ای که قید مباشرت مستاجر شده باشد (ماده 497 ق. م) لیکن قاعده مزبور در عقود جایز رعایت نمی شود و شرایطی که برای صحت عقود لازم است (ماده 190 ق. م) باید کماکان در طول زمان عقد استمرار داشته باشد، مسیله ای که در این خصوص مطرح می باشد، این است که چرا درعقود جایز فرضا مرگ و یا حجر یکی از طرفین موثر در دوام عقد بوده و سبب انفساخ آن می گردد، آیا این تاثیر به دلیل جایز بودن این گونه عقود است و یا اذنی بودن این گونه عقود عامل از هم پاشیدگی است. از نظر نگارنده با توجه به واقعیت های عصر امروز جامعه و روابط خصوصی افراد در معاملات و همچنین جریان رو به رشد تجارت انحلال عقود جایز باید با سلب اختیار از ماذون باشد نه به فوت و جنون و سفه اذن دهنده.

نویسندگان

آسیه نقیب شهربابکی

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه شهیدباهنر کرمان

رضا آقاعباسی

دانشجو دکترا فقه و حقوق خصوصی دانشگاه خوارزمی