مدیریت دانش سازمانی در عصر سازمان های دانش مدار و اقتصاد دانش محور

در سال های اخیر با ظهور مرحله جدیدی از نظام اقتصادی جهان با عنوان اقتصاد دانش مدار، دانشسازمانی به تدریج به عنوان منبع اصلی اقتصاد شناخته شده است و موفقیت هر سازمانی بیش از آن که بهارزش منابع فیزیکی، سرمایه و دارایی های ملموس و عینی آن وابسته باشد، به سرمایه های فکری سازمانبستگی دارد. بنابراین مدیریت این عامل کلیدی به یکی از دغدغه های مدیران سازمان ها و صاحبانشرکت ها تبدیل شده است. همچنین بقا و حیات سازمان ها در جامعه دانش مدار کنونی مستلزمدانش آفرینی در تمام فرایندهای سازمانی است و سازمان ها باید نقش پیشگامانه ای را در این زمینه ایفاکنند. هدف مدیریت دانش، کمک به سازمان ها جهت ایجاد، تسهیم و استفاده دانش به صورت موثرتراست. پژوهش مروری حاضر با بررسی ادبیات نظری در زمینه مدیریت دانش و با کنکاشی منظم ابتدا بهتعریف مدیریت دانش از دیدگاه های گوناگون می پردازد. در ادامه به اصول مدیریت دانش، استراتژی هایمدیریت دانش، گام های اجرایی این مفهوم در سازمان ها و همچنین به مدل های مختلف مدیریت دانشپرداخته شده است.