بررسی،تحلیل و مقابله با معضل ناسزاگویی دربین دانش آموزان مقطع ابتدایی

دانش آموزان مقطع ابتدایی، افرادی در مرحله رشد و هویت یابی بوده و در دوره جامعه پذیری قرار دارند. بی شک در کنار خانواده، گروه همسالان و مهمتر از همه مذهب، معلمان نیز نقشی حایز اهمیت در تربیت آنها داشته و محیط مدرسه می تواند در زمینه تربیتی دانش آموزان، خانه دوم قلمداد گردد. یکی از مهمترین معضلات تربیتی که در بین تمامی مقاطع تحصیلی وجود دارد ناسزاگویی است؛ و این قضیه اگر در مقطع ابتدایی شناسایی و حل شود می تواند تاثیری شگرف در رفتارهای اجتماعی مقاطع بالاتر داشته باشد. این پژوهش با هدف شناسایی علل؛ و طرق رفع معضل ناسزاگویی در بین دانش آموزان پایه پنجم دبستان استقلال واقع در بخش دشت عباس از توابع موسیان انجام شده است. روش این پژوهش؛ میدانی (مشاهده مستقیم و یادداشت برداری) بوده و در سال تحصیلی 1396-1395 صورت گرفته است. این پژوهش که در بازه ای 1 ماهه انجام شده، در مورد دانش آموزان یک کلاس 32 نفره بوده است. رفتارهای این دانش آموزان، ویژگی های خانوادگی؛ و خصوصیات کلی آنان بررسی؛ و چند عامل مشترک جهت شناسایی ریشه های ناسزاگویی شان به این صورت استخراج شد: 1) والدین نسبت به حلقه دوستان فرزندانشان در محل سکونت، کم اطلاع اند 2) دانش آموزان بیشتر وقت خود را با پدرانشان (نسبت به مادرانشان) می گذرانند. 3) خانواده ها، به فرزندانشان اجازه می دهند به اینترنت و شبکه های ماهوار های دسترسی داشته باشند 4) مشاجرات والدین، در حضور فرزندانشان صورت می گیرد. جهت تعیین تاثیرگذارترین عامل در معضل ناسزاگویی ، دانش آموزان به 4 گروه 8 نفره تقسیم شدند. در ادامه از والدین دانش آموزان هر کدام از گروه ها خواسته شد یکی از موارد فوق را نسبت به فرزندانشان کنترل کنند. با گذشت 4 ماه، مشخص شد که عامل اصلی در بحث ناسزاگویی دانش آموزان، استفاده از اینترنت (شبکه های اجتماعی) و تماشای برنامه های ماهواره ای بوده است؛ چرا که بجز این گروه که روند کاهشی آرام و پیوسته ای را (بعد از کنترل) به دنبال داشت، بقیه گروه ها همچنان و به طور روزافزونی به ناسزاگویی ادامه می دادند. نتیجه تحلیلی این پژوهش این بود که شبکه های اجتماعی اینترنتی و شبکه های ماهواره ای حایز خصوصیاتی از جمله سازمان نیافتگی، بی انسجامی، پراکندگی و سطحی بودن بوده و قادرند دانش آموزان نوجوان را از فضای ارتباطات واقعی اجتماعی دور ساخته؛ و با ایجاد شکافی عمیق در ابعاد رفتاری (اعتقادی و پیامدی) آ نها، بر روی سایر ویژگی های اجتماع یشان تاثیرات منفی داشته باشند.