نقش و کاربرد مولفه های تاثیرگذار نظریه کنش ارتباطی بر فضاهای جمعی از منظر مکتب فرانکفورت

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 857

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCSAC03_126

تاریخ نمایه سازی: 11 خرداد 1397

چکیده مقاله:

ابعاد اجتماعی و فرهنگی از مهم ترین عرصه های بهبود ارتقاء کیفیت محیط به شمار می رود. کاهش روابط اجتماعی و عدم وجود بستر مناسب در محیط پیرامون، فراهم نمودن راه حل هایی در جهت بهبود ابعاد اجتماعی و فرهنگی در شهرسازی و معماری شهرها ضرورت دارد. هدف از مقاله حاضر بررسی مولفه های تاثیرگذار بر نظریه ی کنش ارتباطی در راهبرد فضاهای جمعی از دیدگاه یورگن هابرماس، نظریه پرداز مکتب فرانکفورت می باشد. گردآوری اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و استدلال منطقی مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای است. با تمرکز در تعاریف نظری به تطبیق و تحلیل برخی از آثار معمارانی چون هرمان هرزبرگر و کامران دیبا در چگونگی برقراری کنش ارتباطی با سطح مداخله کاربران در فضاهای جمعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. نتایج حاکی از آن است که استفاده از فضاهای اجتماعی و ارتباط بین افراد، تداوم و پیوند محیط را افزایش داده است که در آثار این دو معمار همسو به نظر می رسد. نهایتا کنش های ابزاری، راهبردی و ارتباطی به عنوان راهکارهایی در جهت استفاده از کنش اجتماعی در طراحی فضاهای جمعی و ایجاد ارتباط موثر در موفقیت محیط تاثیرگذار است.

نویسندگان

نازنین دهناد

پژوهشگر دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر، گروه معماری، بوشهر، ایران

ساناز کاوسی

پژوهشگر دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر، گروه معماری، بوشهر، ایران

باقر کریمی

دکتری معماری، استادیار و عضو هییت علمی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر، گروه معماری، بوشهر، ایران