ارزیابی مشتری از برند و قصد خرید وی با توجه به نقش ترجیح برند

امروزه تنوع محصولات در بازار و نیز واردات از دیگر کشورها، فروش محصولات را از جانب شرکتها با مشکل مواجه نموده است. این مسیله، مدیران شرکتها را بر آن داشته است تا جهت تاثیرگذاری بر قصد خرید مشتریان و ترجیح محصولات خود از جانب آنها، به دنبال ارتقا هر چه بیشتر ارزش نام تجاری به واسطه بهبود تصویر ذهنی مصرف کنندگان از برند، نگرش آنها و نیز آگاهی از تمایزات کالاهای خود باشند. امروزه مشتریان به واسطه رسانه ها و دستگاه های تبلیغاتی به شکلی گسترده مورد هدف قرار گرفته که این امر به نوعی شیوه تفکر مصرف کنندگان را از حیث احساسات، نیازها، خواسته ها و خواسته ها تغییر داده است. هدف از مقاله پیش رو بررسی ارزیابی مشتری از برند و قصد خرید وی با توجه به نقش ترجیح برند می باشد. محققان در زمینه سازمانی و بازار سرمایه گذاری زیادی را در امر تحقیقات مصرف کننده جهت شناسایی عوامل مهمی که بر تصمیم گیری های مصرف کننده تاثیر می گذارد، صرف نموده اند. دلیل این مسیله این است که تجزیه و تحلیل رفتار مصرف کننده در تشخیص جهت گیری رفتار مصرف کنندگان نقش به سزایی دارد . چالش ها و استراتژی ها برای ایجاد آگاهی از نام تجاری به عنوان راهکاری به کار گرفته می شوند تا به واسطه آن این اطمینان حاصل شود که مشتریان بالقوه نوع محصولات برند مورد نظر را نسبت به رقبای آن شناسایی نمایند. محققان بر این باور هستند که آگاهی از برند مبنایی برای مدل ارزش ویژه نام تجاری بوده از این جهت که تمامی اهداف برندهای دیگر نیز منوط به آن می باشد. علاوه بر این؛ توجه به آگاهی از برند به این دلیل است که مصرف کنندگان قادر باشند تا نام برند مورد نظر را به یاد آورده و آنرا تشخیص داده و یا حداقل آن را شناسایی نمایند که این امر در شکل دهی به رفتار خرید آن می تواند موثر واقع شود.