تاثیر افسردگی بر کیفیت زندگی دانش آموزان دختر سال چهارم دبیرستان های زاهدان سال 1396

از سال 1940 ، زمانی که سازمان جهانی بهداشت who سلامتی را به عنوان رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه صرفا عدم وجود بیماری یا ناتوانی تعریف کرد. کیفیت زندگی یک موضوع ذهنی و پویا است، یعنی در هر زمان نسبت به زمان دیگر متفاوت است. افسردگی یکی از اختلالات روانی شایع در نوجوانی است،به طور کلی میزان افسردگی در تمام طول عمر به میزان 20-25 درصد بوده و در نوجوانان رو به افزایش است. از عوارض مهم افسردگی خودکشی است، به طوری که یک اعتقاد عمومی در این خصوص وجود دارد که افسردگی خودکشی را هدایت می کند. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است، که در سال 1396 انجام گردید. پژوهش حاضر بین 212 نفر دانش آموزان دختر سال چهارم دبیرستان های شهرستان زاهدان انجام شد. در این پژوهش محقق پس از مراجعه به دبیرستان های دخترانه شهرستان زاهدان و توضیح اهداف پژوهش و جلب رضایت آگاهانه دانش آموزان به آنها اطمینان داده شد که همه اطلاعات بدست آمده محرمانه و تمام پرسشنامه ها بدون نام خواهد ماند. اطلاعات این تحقیق در 4 هفته جمع آوری گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل سوالات دموگرافیک، پرسشنامه افسردگی گلدبرگ و پرسشنامه کیفیت زندگی WHOQOL، نتایج بدست آمده در پژوهش نشان دهنده این است که در مقایسه افسردگی با رشته دانش آموزان اختلاف معناداری بین متغیر بر حسب رشته وجود داشت که کسانی که رشته انسانی داشتند، افسردگی بالاتری داشتند. در مقایسه افسردگی با درآمد اختلاف معناداری بین متغیر بر حسب درآمد وجود داشت که افرادیکه درآمد کمتر از 1.5 میلیون تومان داشتند از افسردگی بالاتری برخوردار بودند. افرادیکه درآمد بیشتر از 2.5 داشتند از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. نتایج نهایی نیز نشان داد بین متغیر افسردگی، کیفیت زندگی، رشته و درآمد همبستگی معنادار وجود داشت که با متغیر رشته و درآمد ارتباط معکوس برقرار بود.