نقش ذهنیت شهروندان در ادراک و هویت بخشی به یک فضای شهری (نمونه موردی: رودخانه بازار قزوین)

شهرها را میتوان موجوداتی زنده دانست که دارای جسم و روح بوده و زندگی میکنند. جسم شهر را میتوان به گونهای کالبد و فضاهایی شهری آن دانست و روح شهر را در شهروندان ان جستجو نمود. در واقع منظر شهری نمودی عینی و ذهنی داشته که وجه عینی آن ساختار و کالبد شهر بوده و وجه ذهنی آن، خاطرات و ذهنیات شهروندان است. در نتیجه برای شناخت فضای شهری و هر یک از اجزای آن نیاز است که رابطه بین شهر و شهروندانش را یافت؛ در این پژوهش رودخانه که پیوند دهنده فرهنگ، تاریخ طبیعی و انسانی، ارتباط شهر و شهروندان بوده به عنوان یکی از اندام های طبیعی که نقش کلیدی در شکل گیری شهر داشته، برای نمونه مورد مطالعه انتخاب گردیده است. سپس تلاش گردیده تا با مصاحبه و مشاهده زندگی شهروندان در پیرامون این فضای شهری، به ذهنیات، خاطرات آنان دست یافت و سپس ارتباط آنان با رفتارهای شهروندان و ارتباط با حس مکان و امنیت را یافت. روش تحقیق در این پژوهش به صورت تحلیل محتوا بوده و تلاش گردیده روح یک فضای شهری در خاطره و ذهنیات شهروندانش به دست آمده و اهمیت نقش این روح و ذهنیت در شکلگیری فضاهای شهری و رفتارهای شهروندان آشکار گردد.