بررسی جامعه شناختی عفاف و حجاب و نقش آن در امنیت اجتماعی (مطالعه موردی شهرستان ارومیه)

دگرگونی در ساختار فرهنگی و اجتماعی، با تغییر در پوشش مردم نیز در ارتباط است، چنانکه استیلای فرهنگی و سلطه پذیری نیز دراولین مرحله از طریق تغییر در پوشش مردم چهره می نمایاند. حجاب و پوشش اسلامی علاوه بر کارکردهای فردی از کارکرد اجتماعینیز برخوردار است و توسعه امنیت و بهبود وضعیت روانی و اجتماعی را فراهم می سازد. هدف، شناسایی عوامل برانگیزاننده و بازدارندهگسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه و نقش آن در تامین امنیت اجتماعی بوده است. مقاله حاضر به روش پیمایش از تعداد 380نفر از شهروندان ارومیه 15 سال به بالا که با نمونه گیری ترکیبی (خوشه ای و تصادفی سیستماتیک متناسب با حجم جامعه آماری)انتخاب شده اند انجام شده است. به استناد نتایج 92/4 درصد شهروندان ارومیه ای پوشش مناسب را جزو احکام موکد اسلام تلقی و رعایت آن را واجب می دانند و بر این باورند (83/3 درصد) که داشتن حجاب و پوشش مناسب، نشانه هویت فرد مسلمان است.اکثریت زنان ارومیه ( 72 درصد) حق آزادی پوشش برای دختران را تایید نکرده و این بیانگر این است که فرهنگ مردم شهرستان ارومیهبا آزادی و بی بند و باری و بدحجابی همسو نبوده و به آن رضایت نمی دهند. با توجه به نتایج حاصل، میتوان گفت که مهمترین عاملبرانگیزنده و ترغیبکننده به رعایت حجاب و عفاف از منظر شهروندان ارومیهای، ترویج و نهادینه کردن فرهنگ، دوری جستن از گناهدر جامعه، اعتقاد به حاضر و ناظر بودن خداوند، رعایت کردن عفاف و حجاب توسط خود والدین در اندیشه و گفتار و کردار، درکنقش و جایگاه حجاب در استحکام پیوند و بنیان خانوادگی بیان شده است و مهمترین علت بدحجابی دختران و زنان از دیدگاهشهروندان ارومیهای به ترتیب: تبلیغات رسانه و ماهواره، کمبود محبت در خانواده، جلب توجه نمودن، به ویژه برای پسران، محدودیت -های ایجاد شده توسط دولت و خانوادهها و .... بوده است.