حل مسایل مدیریت ابزار آلات در تولید توسط ماشین تراش، با درنظر گرفتن ابزارهای چند کاره وطول ابزارگیر با بهره گیری ازمبانی FMS

هدف اصلی پژوهش حاضر حل مسایل مدیریت ابزار آلات در تولید توسط ماشین تراش، با درنظر گرفتن ابزارهای چند کاره وطول ابزارگیر است. اصلی ترین معیار سنجش انعطاف پذیری در این مسیله بهبود در زمان تولید قطعات میباشد. دستگاه تراش مربوطه با در نظر گرفتن اعمال طول ابزار مناسب دارای 4 جایگاه ابزار یا به عبارتی 4 خشاب می باشد که 4 ابزار اولیه مستقر بر روی آن نیاز به تعویض ندارد، هر ابزار دیگری به غیر از 4 ابزار اولیه که بر روی خشاب بار گذاری شود، زمانی برای آن صرف می شود که آن را با هر تعویض ابزار، از مرحله اول عملیات در قطعه اول به صورت یکپارچه تا مرحله آخر عملیات قطعه آخر حساب می کنیم. مسایل این بخش با در نظر گرفتن دسته بندی ابزار آلات و استفاده از ابزارهای چند کاره و بر اساس معیارهای غیر فنیFMS انجام گرفته است.در مسیله اول سه قطعه برای عملیات تراشکاری دریک کارگاه در نظر گرفته شده است که بر روی قطعات 17نوع عملیات براده برداری انجام گرفته است، که20 نوع ابزار براده برداری در این عملیات ها مورد استفاده می باشد،. با استفاده از دسته بندی ابزار آلات و قطعات و با استفاده از ابزارهای چند کاره، میزان صرفه جویی در زمان انجام این عملیات ها مورد برسی و محاسبه قرارگرفته شده است . در مسیله دوم این بخش یک کارگاه با سه قطعه برای عملیات تراشکاری در نظر گرفته شده است که بر روی قطعات مربوطه 17 نوع عملیات برداری انجام گرفته است ، که در حالت عادی آن با 21 نوع ابزار براده برداری مورد نظر می باشد. با استفاده از دسته بندی و استفاده از ابزارهای چند کاره میزان صرفه جویی زمان در انجام این عملیات مورد محاسبه قرار گرفته است. نتایج نشان داد؛ استفاده از دسته بندی ابزار آلات با در نظر گرفتن طول ابزار و ابزارهای چند کاره 18 درصد در بهینه شدن راندمان کار تاثیرگذار بوده است.