بررسی اجزای کلام در روایتهای هزار و یک شب بر پایه نظریه روایت شناسی تودوروف

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 413

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LTG-1-1_008

تاریخ نمایه سازی: 23 آبان 1397

چکیده مقاله:

نوشته حاضر روایتهای هزار و یک شب را بر پایه نظریه روایت تودوروف درباره اجزای روایت، شامل اسم، صفت و فعل (شخص، ویژگی و کنش) بررسی میکند. به این منظور اشخاص روایتهای هزار و یک شببر پایه سن6ت دستوری زبان فارسی در سه رده اسامی جنس، اسامی خاص و اسامی ناشناس، دسته بندی میشوند و در هر مورد، با توضیح افعال (کنشها) و اوصاف (ویژگی های) اشخاص داستانی، چگونگی ارایه معنا در متن، در قالب یک دستور پایه روایتی توضیح داده میشود. در این ردهبندی، اصطلاح اسم جنس، نشاندهنده آن دسته از اشخاص داستانی است که معرف همه افراد نوع خود هستند و علیرغم نقشهای متفاوتی که در داستان ایفا میکنند، پیوسته با صفتی یگانه معرفی میشوند. منظور از اسامی خاص، شخصیتهای تاریخی یا داستانی مشهوری هستند که با اسم خود معرفی میشوند و آشنایی مخاطب با این شخصیتها و ویژگیها و مناسبات آنها، پیشاپیش صفات ویژه آنها را در ذهن خواننده تداعی می کند و شخصیتهای ناشناس، افراد بی نام و نشانی هستند که تنها نمونه نوعی یک ویژگی اخلاقی و خصیصه روانی به شمار میروند. نامگذاری این اشخاص نیز باتوجه به صفتی که معرف آنهاست، صورت میگیرد؛ مثل آموزگار ابله، زن پرهیزگار، عیار جوانمرد و... .

کلیدواژه ها:

نویسندگان

نجمه حسینی سروری

استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان

علی جهانشاهی افشار

استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان