چرخش زبان در جنبش سماع تاثیر پیشانگاشت های زبان شناختی در سیر تحول مفهوم سماع عارفانه نزد محمد غزالی و مولوی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 332

فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LRR-8-1_012

تاریخ نمایه سازی: 6 آذر 1397

چکیده مقاله:

ماده و ابزار اصلی در مطالعات ادبی- عرفانی را زبان تشکیل میدهد؛ بدین سبب، علم زبان شناسی بیش از هر دانش دیگری می تواند رهیافت های کاربردی را در این زمینه به ادبیات عرضه کند و حاصل این مطالعات، در عین استفاده متقابل این دو رشته از یکدیگر، شکل گیری حوزهای بینارشته ای با عنوان زبان شناسی ادبی- عرفانی است. یکی از نظریات کاربردی در این میان، نظریه مربوط به پیشانگاشتها و انگاره های زبانی است که با بررسی شرایط اقتضا و تناسب گزاره در محیط و بافتی که در آن اظهار می شود، می تواند ما را در تحلیل برخی جنبه های ناپیدای معنا در یک گزارۂ معرفتی - ادبی یاری رساند. این مبحث با تمام انواع نظریه های زبان شناسی در تعارض و غالبا واجد صبغهای معناشناختی و گاه کاربردی است. مقاله حاضر درصدد اثبات این مدعاست که چگونه پیشانگاشت های زبان شناختی میتواند سیر تطور موضوع سماع عرفانی را از طریق ارتباط آن با مقتضیات بافت هستی شناختی، معرفت شناختی و فرهنگی ترسیم کند و در کل، به ارایه مخاطب شناسی ارتباط عرفانی بپردازد. در پایان، این نکته تبیین خواهد شد که دستیابی به پیشانگاشت های مزبور هدف غایی دو شخصیت نامدار عرفان و ادب، امام محمد غزالی و مولوی بلخی، از ورود به مبحث سماع عارفانه است و کوشش میشود فواید و نتایج آن در سنت های عرفانی و ادبی آشکار شود.

نویسندگان

راضیه حجتی زاده

عضو هییت علمی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران