ارتباط بین شیوه های مدیریت استعداد و شناسایی استعداد سازمانی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 355

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ASSH02_225

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1397

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر، ارتباط بین شیوه های مدیریت استعداد و شناسایی استعداد سازمانی در مجموع کل مدیران و کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان فارس می باشد.. روش کار: برای عملیاتی کردن این تحقیق، تعداد 107 پرسشنامه در بین کارکنان و 57 پرسشنامه در بین مدیران اداره کل تربیت بدنی استان فارس پخش شد که از این تعداد، 80 برگ پرسشنامه از کارکنان و 50 برگ پرسشنامه از مدیران به محقق بازگردانده شد که مورد تحلیل واقع گشتند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه ی عناصر مدیریت استعداد سیبوسیسو (2007) استفاده شده تا ادراکات کارکنان و مدیران را مرتبط با عناصر مدیریت استعداد اندازه گیری کند. این پرسشنامه در آغاز به وسیله سیبوسیسوو تونگا (2007)، در آفریقای جنوبی ساخته و توسعه داده شده است. میزان پایایی این پرسشنامه در مطالعه ی سیبوسیسو با استفاده از آلفای کرونباخ 88/0= α به دست آمد برای تعیین تفاوت بین ادراکات کارکنان و مدیران، از آزمون تجزیه تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده گردید. از آلفای کرونباخ جهت بررسی پایایی ابزارها استفاده شد. سطح احتمال برای معنی داری فرضیه ها برابر با 05/0 در نظر گرفته شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از پژوهش، از نرم افزار 16SPSS- استفاده شدیافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین شیوه های مدیریت استعداد و شناسایی استعدادهای سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان ارتباط وجود دارد (55/0r=و 01/0p<)؛ که با تحقیق ساهل (1987) و باتنگار (2007) سانکلفمن و رنت مسترلند (2009) همخوانی دارد. معنی دار بودن ارتباط بین شیوه های مدیریت استعداد و شناسایی استعدادهای سازمانی، یافته مثبتی برای مدیریت و سایر برنامه ریزان سازمان می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که شیوه های مدیریت استعداد انجام کل استراتژی ها یا سیستم های طراحی شده در افزایش بهره وری محل کار به وسیله فرایندهای پیشرفتی در جذب، استخدام، حفظ و استفاده از افراد بااستعدادها و ویژگی های لازم در مواجهه با نیازهای حال و آینده می باشد..

نویسندگان

سعیده ذبیحی

کارشناس ارشد، گروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران

معصومه پرمون ایوان استخری

کارشناس ارشد، گروه روانشناسی عمومی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه آزاد شیراز، شیراز، ایران