اثرات نوروپلاستیک آموزش بر حافظه کاری شنیداری

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 431

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ISNRMED03_042

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1397

چکیده مقاله:

اهداف :حافظه کاری فرایندهای شناختی به کارگرفته شده در ذخیره سازی مقدار محدودی اطلاعات است.این حافظه معادل حافظه کوتاه مدت است و نقش حیاتی در بسیاری از اشکال پیچیده شناختی از جمله یادگیری، حل مسیله،استدلال و درک زبان دارد.همچنین ارتباط قوی با پردازش عصبی صدا دارد.مطالعات انجام شده روی پریمات ها و انسان ها اهمیت کرتکس پرفرونتال در پردازش حافظه کاری را مشخص می کند.حافظه کاری شنیداری، پروسه حفظ صدا در ذهن برای مدت زمانی کوتاه است.حافظه شنیداری توانایی پردازش کلامی اطلاعات ارایه شده به صورت شفاهی،آنالیز ذهنی آن و ذخیره آن برای یادآوری دوباره است.مطالعات اخیرنشان می دهند که بین حافظه کاری و مهارت افتراق شنیداری ارتباطی وجود دارد.اساسا افتراق شنیداری نیازمند منابع شناختی است و این انتظار معقولی است که افراد با ظرفیت حافظه کاری بیشتر عملکرد بهتری در وظایف جریان افتراق شنیداری داشته باشند.روش جستجو : این مقاله مروری است بر آخرین مقالات که از سال 2007 تا 2018 در زمینه اثرات آموزش بر حافظه کاری منتشر شده اند که از بانک های اطلاعاتی Pub Med, Scopus, SID ,Google scholar انتخاب گردیده اند.یافته ها: ظرفیت حافظه کاری عامل مهمی برای مهارت های شناختی است.بنظرمی رسدکه این ظرفیت ثابت است ولی مطالعات اخیر نشان دادندکه حافظه کاری با تمرکز،آموزش های کامپیوتری و آموزش های تطبیقی و توسعه یافته بهبود می یابد.این آموزش ها با تغییرات در فعالیت های مغزی در مناطق کرتکس فرونتال و پریتال و هسته های قاعده ای مرتبط است.مناطق کرتکس پرفرونتال و پریتال بخصوص لبول پریتال تحتانی و لبول اینتراپریتال در سیستم حافظه کاری دخیل اندو در طول عملکرد حافظه کاری فعال می شوند.بررسی ها فعالیت افزایش یافته این مناطق را بدنبال آموزش حافظه کاری نشان می دهند. با بررسی های fMRI بعد ازآموزش،فعالیت های مغزی مرتبط با حافظه کاری، در چین های میانی و قدامی فرونتال افزایش قابل توجهی را نشان دادند. این تغییرات در فعالیت های مغزی، ناشی از فعال سازی مناطق مغزی بیشتر نبود، بلکه تغییرات بدنبال افزایش های کوچک در وسعت مناطق قشری فعال شده بود. بنابراین این نظر که ساختارمغز در طول آموزش شناختی کوتاه مدت تغییر می کند اساسی را برای بینش جدید در زمینه پلاستیسیتی عصبی و کاربردهای کلینیکی ممکن ایجاد می کند.

نویسندگان

سیده فایزه فاضلیان

کارشناس ارشد شنوایی شناسی،دانشگاه علوم پزشکی همدان.