مروری سیستماتیک بر مطالعات حوزه ی هوش هیجانی و طلاق عاطفی

امروزه هوش هیجانی به عنوان یک موضوع جدید در حوزه ی روان شناسی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، مبین نقش و اهمیت هوش هیجانی و مولفه های آن در جنبه های مختلف زندگی فرد همچون طلاق عاطفی، ازدواج، شغل و روابط اجتماعی می باشد. هوش هیجانی به رغم ظاهر متنوع و متفاوتشان، همگی روی یک محور اساسی تاکید دارند و آن هم آگاهی از هیجانات، مدیریت آنها و برقراری ارتباط اجتماعی مناسب است. شاید تعریف دقیق تری از هوش هیجانی شده است این باشد که شخص بتواند انگیزه اش را حفظ کند و در مقابل مشکلات استقامت داشته و در بحرانی تکانش های خود را کنترل کند.همچین طلاق عاطفی، فاصله عاطفی و مشخص و آشکار میان همسرانی است که هر دو ناپخته هستند، هر چند یکی از آنها ممکن است این ناپختگی را تایید کند و دیگری با ابراز اعمال مسیولانه مفرط چنین چیزی را انکار کند و تعیین نقش و سهم هر یک به دشواری امکان پذیر است. لذا این پژوهش به مروری سیتماتیک بر مطالعات حوزه ی هوش هیجانی و طلاق عاطفی می پردازد.