بررسی دیدگاههای انتقادی در بحث روش تدریس

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 377

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NERA03_429

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

درسنت آموزش وپرورش غربی،ریشه های فلاسفه معمولابه افکار افلاطون فیلسوف بزرگ یونان باستان، بر می گردد.این تصور که آموزش وپرورش فرایند شکوفاشدن استعدادی است که به صورت نهان درنهاد کودک وجود دارد در معرفت شناسی فلسفی ریشه دارد. با توجه به طرزتلقی فلاسفه ازماهیت انسان وجهان، تربیت باید به تدریج زمینه های رشد طبیعت آدمی را که روحانی ومعنوی است، برای نیل به هدف هستی اش که عبارتست از وابستگی نزدیک میان اووعناصر معنوی طبیعت است، فراهم سازد. این موضوع را افلاطون به زبان دیگری بیان کرده است و می گوید که روح آدمی مهمترووالاتر از تن اوست.اومعتقد است که وقتی روح انسان در تنش جای گرفت پندارها وتصورات را با خود به ذهن آورد.دراین آمیزش روح وجسم، روح با جزءیات وپدیده های جهان مادی آلوده وآمیخته شدودر نتیجه دانسته های راستین خود را از یاد برد.این است که انسان با دیدن سایه ها یا پدیده های جزیی محسوس،به اندک توجهی حقایق را به یاد می آورد. اگر مایه علم در انسان نبود، بدیهی است که کسب علم برای او میسر نبود.به اعتقاد سقراط هم افکارو هم علم در خارج از وجود شاگردنیستند بلکه امکاناتی هستند که در درون فرداندونیاز به پروردن دارند.پس از دید گاه فلاسفه تربیت باید سبب شکو فایی همه استعدادها و توانایی های بالقوه شاگردان بشود .واین کار بدون اطلاع در باره شاگرد امکان ندارد. بنا براین معلم باید دارای رشد وکمال بیشتر وتجربه وسیع تری باشد.معلم خود باید بتواند شاگردان را دریک جریان معنوی که درآن فعالیت های ذهنی وخلاق خودشان،آنهارابه این کاروا دارد،هدایت کند . در مقاله حاضر قصد داریم به مبحث بررسی دیدگاههای انتقادی در بحث روش تدریس بپردازیم.

نویسندگان

سمانه شاه حسینی

اداره آموزش و پرورش شهرستان محمودآباد- کارشناس ارشد کامپیوتر ، اداره آموزش پرورش شهرستان محمودآباد