بررسی نقش طراحی مبلمان شهری انعطاف پذیر بر تامین نیازهای هوش های چندگانه شهروندان

با توجه به شکل گیری گرایشی نوین در شهرسازی تحت عنوان پیاده مداری در خیابان ها و مسیر های پیاده که جزیی از فضاهای عمومی شهری است، توجه به نیازها و انگیزش شهروندان می تواند از راه های جذب آنها به مسیرهای پیاده محسوب شود. هواردگاردنر با ارائه نظریه هوشهای چندگانه ثابت کرد همه افراد از چندین هوش برخوردارند، که در برخی ضعیف و در برخی رشد یافته اند و این موجب تفاوت های فردی و گوناگونی نیاز افراد و انگیزه آن ها در انتخاب محیط های متفاوت است. طراحی مبلمان شهری انعطاف پذیر با بهبود بخشیدن کیفیت مسیرهای پیاده و برطرف کردن نیازهای انسانی به عنوان عاملی موثر در جذب طیف گوناگون افراد به فضاهای عمومی باشد. این پژوهش به روش توصیفی _تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای سعی دارد نقش طراحی مبلمان شهری انعطاف پذیر را در برطرف کردن نیازهای انواع هوش شهروندان بررسی کند. در این پژوهش به کمک مطالعات انجام شده ضمن تعریف نظریه هوش های چندگانه هوارد گاردنر و بررسی علایق، نیازها و محیط های مناسب هر نوع هوش،راهکارهایی در طراحی مبلمان شهری انعطاف پذیر طبقه بندی و ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طراحی مبلمان انعطاف پذیر ، محیطی مناسب برای هریک از انواع هوش شهروندان فراهم آورده و دامنه گسترده ای از نیازها اعم از خلوت، فضاهایی جهت گردهم آیی، گفتگو، فعالیت های گروهی و تعامل با یکدیگر، سرگرمی، امکان تماس با طبیعت، فعالیت های فیزیکی، شنیدن و عرضه موسیقی و نیاز به زیبایی بصری را تامین می کند.