باژگونگی امور عالم در مثنوی مولانا

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 331

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JMLK-4-6_003

تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398

چکیده مقاله:

باژگونگی امور عالم اصلی است که مبنای بسیاری از قصه ها و اندیشه های مثنوی بر آن گذاشته شده است و بررسی آن می تواند یکی از مهم ترین عوامل جذابیت این اثر را تبیین کند. بر این اساس، در این مقاله نخست گونه هایی از باژگونگی معرفی می شود؛ مواردی مانند: ترجیح مرگ بر زندگی، دیوانگی بر خردمندی، بلاهت بر هوشیاری، غلامان بر سروران، قهر بر لطف،مطلوب نزدیک بر دور، مدارا بر انتقام،نفی بر اثبات و... . سپس به دلایل وجود باژگونگی در عالم پرداخته می شود؛ دلایلی مثل باژگونگی قواعد بارگاه الهی، باژگونگی ظاهر و باطن، تقدیر، نزدیکی مطلوبی که تصور دوری اش می رود و اندیشه بنیادی مرگ و فنا. موانع درک این قاعده شگفت دنیا و هرچیزی است که رنگ هستی دارد. بند نگهدارنده هستی نیز عقل و محصولات آن است که باید از سر راه برداشته شود. این مضامین در قصه های گوناگونی تبیین می شود و هدف مولانا از طرح آن ها، رسیدن به اصل مهم و دشوار فهم فناست؛ زیرا از نظر او همان طور که حقیقت بسیاری از امور عالم خلاف ظاهر است، هستی نیز برخلاف آنچه تصور می شود، در نیستی پنهان است؛ اما لازمه شناختش درک لعب باژگونه و اشاره های معکوس عشق است.

نویسندگان

سید ناصر جابری اردکانی

دانشگاه خلیج فارس بوشهر