رابطه تعارضات زناشویی و جهت گیری زندگی والدین با باورهای غیرمنطقی فرزندان نوجوان پسر

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه تعارضات زناشویی و جهت گیری زندگی والدین با باورهای غیر منطقی فرزندان نوجوان پسر بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان های دولتی دوره دوم ناحیه 7 شهر مشهد در سال تحصیلی 97-1396 بوده است. با توجه به حجم جامعه و با استفاده از جدول کرجسی و مور گان تعداد 340 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل: پرسشنامه چهار عاملی باورهای غیر منطقی اهواز IBT - A4 (1969)، تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران (1387) و آزمون جهت گیری زندگی شی پر و کارور lot (1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل نتایج از روش آزمون رگرسیون چند متغیره با روش گام به گام و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که جهت گیری بدبینانه و تعارضات زناشویی والدین مجموعا قادرند 46 درصد تغییرات متغیر ملاک باورهای غیر منطقی فرزندان را پیش بینی کنند