بررسی تاثیر تفکر استراتژیک مدیران بر توانمندسازی کارکنان با میانجی گری تعهد سازمانی

کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. توانمندسازی نیروی انسانی یعنی ایجاد مجموعه ظرفیتهای لازم در کارکنان برای قادر ساختن آنان به ایجاد ارزش افزوده در سازمان و ایفای نقش و مسئولیتی که در سازمان به عهده دارند، توام با کارایی و اثربخشی، در این میان تفکر استراتژیک در مدیران سازمان دارای تاثیر مثبت و سازنده در رشد و شکوفایی یک سازمان و کارکنان آن است. .هدف از پژوهش حاضر بررسی تفکر استراتژیک مدیران بر توانمندسازی کارکنان با میانجی گری تعهد سازمانی است. در راستای هدف مزبور سه فرضیه اصلی مطرح شد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی– کاربردی است .جهت سنجش متغیر مستقل(تفکر استراتژیک مدیران) از مطالعات لیدکا (1998) ، جهت سنجش متغیر وابسته(توانمندسازی کارکنان) از پرسشنامه استاندارد اسپریتزر و میشرا (1992) و جهت سنجش متغیر میانجی (تعهدسازمانی) از پرسشنامه می یر و آلن (1990) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت سرمایه گذاری گروه صنعتی ملی در شهر تهران به تعداد 750 نفر هستند که با استفاده از فرمول آماری کوکران تعداد 255 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی تاثیر مستقیم و مثبت تفکر استراتژیک مدیران بر توانمندسازی کارکنان از طریق متغیر تعهد سازمانی است و تمامی فرضیات پژوهش مورد تایید واقع شدند.