بررسی کهن الگو سایه در شخصیت ضحاک طبق نظریه یونگ

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,034

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JELVEH01_077

تاریخ نمایه سازی: 9 شهریور 1398

چکیده مقاله:

یونگ روانشناس تحلیلی است که یکی از جنبه های روان را ناخودآگاه فردی می نامد.این بخش از تجربه های فراموش شده و یا امیال سرکوب شده تشکیل می شود.یونگ نظریه کهن الگو را مطرح کرد و سایه را قوی ترین کهن الگو معرفی کرد.سایه بخش منفی شخصیت است که گرایش به زندگی و خوی حیوانی بشراولیه دارد.شخصیت پنهانی و سرکوب شده و منفی فرد که با قرار گرفتن در شرایط بروز می یابد و روی اعمال و رفتار تاثیر می گذارد.از نظر یونگ کهن الگوها می توانند در شخصیت های اسطوره ای نمود پیدا کنند.ضحاک از شخصیت های شاهنامه فردوسی است که نماد کهن الگوی سایه است.هدف این پژوهش بررسی نمادهای داستان ضحاک و تطبیق آن با نظریه یونگ است.با تکیه بر پژوهش های اسنادی،نمادهای داستان ضحاک مشخص شده اند و با روش تحلیل روانکاوی یونگ ،این نمادها تفسیر و تعبیر شده اند.کهن الگوی سایه باعث رفتار خشن ،وحشیانه و خوی حیوانی فرد می شود و با کنترل آن می توان تعادل روان را برقرار کرد.سایه زمانی به ضحاک مسلط شد که او دچار غرور و خود پسندی شد و نیروهای منفی ناخودآگاه کنترل امور را بدست گرفتند اما با پیروز شدن فریدون که نماد خودآگاهی و خرد است ،نیروهای خیر و خودآگاه کنترل امور را بدست گرفتند و تعادل روان را به وجود آوردند.هر فرد باید بین سایه و خود تعادل برقرار نماید.

کلیدواژه ها:

نویسندگان