اثر روش های اندازه گیری بر میزان هدایت هیدرولیکی اشباع در اراضی لسی شرق استان گلستان

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 375

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_EJSMS-6-4_006

تاریخ نمایه سازی: 17 مهر 1398

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (Ks) یکی از ویژگی های مهم خاک است که در علوم آب و خاک اهمیت زیادی دارد، به طوری که در اکثر مدل های شبیه سازی هیدرولوژیکی و فرسایش خاک در آبخیزها، نقش مهمی را ایفا می کند. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه روش های مختلف اندازه گیری میزان هدایت هیدرولیکی اشباع در کاربری های اراضی مختلف از جمله جنگل، مرتع، کشاورزی دارای پوشش زراعی و کشاورزی شخم خورده و بدون پوشش در اراضی لسی شرق استان گلستان انجام شد. مواد و روش ها: به منظور اندازه گیری میزان هدایت هیدرولیکی اشباع خاک هم از روش های میدانی و هم آزمایشگاهی استفاده شد. با توجه به امکانات موجود، دو روش میدانی شامل استوانه های مضاعف و نفوذسنج مکشی گلف و یک روش آزمایشگاهی شامل اندازه-گیری هدایت هیدرولیکی با اعمال بار ثابت بر روی نمونه خاک دست نخورده به کار گرفته شدند. آزمایش های نفوذپذیری، در 12 نقطه (چهار کاربری و سه تکرار) انجام شد. علاوه بر این، در هر نقطه برای تعیین برخی ویژگی های فیزیکی خاک، یک نمونه خاک دست نخورده و یک نمونه خاک دست خورده تهیه شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری نتایج نیز از طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل دو عاملی در نرم افزار SAS 9.0 استفاده شد. یافته ها: نتایج مقایسه هم زمان اثر روش اندازه گیری و نوع کاربری اراضی بر میزان هدایت هیدرولیکی اشباع نشان داد اثر نوع کاربری جنگل، مرتع، کشاورزی با پوشش زراعی گندم و اراضی شخم خورده بدون پوشش بر میزان هدایت هیدرولیکی اشباع خاک در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار نبود و تنها اثر شیوه اندازه گیری معنی دار بود، به طوری که روش های اندازه گیری آزمایشگاهی با دو روش میدانی تفاوت معنی داری را نشان داد. همچنین از میان روش های اندازه گیری روش آزمایشگاهی اندازه گیری هدایت هیدرولیک اشباع خاک با بار ثابت به دلیل کوچک بودن نمونه ها دارای بیشترین ضریب تغییرات و روش اندازه گیری میدانی نفوذسنج مکشی گلف بدلیل محدود شدن نفوذ آب به خلل و فرج ریز و جلوگیری از جریان آب از درون درز و ترک ها و خلل و فرج درشت، دارای کمترین میزان ضریب تغییرات بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، اگرچه از نظر آماری میزان هدایت هیدرولیکی اشباع خاک اندازه گیری شده با روش های آزمایشگاهی و میدانی تفاوت معنی دار نشان داده و نفوذ اندازه گیری شده در کاربری های مختلف تفاوت معنی داری نشان نداد اما به طور کلی با توجه به زیاد بودن ضریب تغییرات نفوذ اندازه گیری شده با روش های میدانی و آزمایشگاهی و در کاربری های مختلف این منطقه، نگاه صرف به معنی داری و مسائل آماری نمی تواند درست باشد و تعمیم آن ها منطقی به نظر نمی-رسد. بنابراین پیشنهاد می شود نتایج این پژوهش با احتیاط بیشتری مورد استفاده پژوهشگران خاک و سایر علوم مرتبط قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

پروانه حاتمی گل مکانی

دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان

واحدبردی شیخ

دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان

محسن حسینعلی زاده

دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان