تنبین رابطه بین بدبینی سازمانی و کارکردهای مدیریت دانش در شرکت های تولیدی و صنعتی شهر کرمان

هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین بدبینی سازمانی و کارکردهای مدیریت دانش در شرکتهای تولیدی و صنعتی شهر کرمان میباشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارکنان بخشهای ستادی شهرک صنعتی کرمان میباشند. حجم کل این افراد در پژوهش حاضر برابر با 4210 نفر میباشد. با استفاده از روش نمونه گیری جدول مورگان، تعداد 352 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه کارکردهای مدیریت دانش و بدبینی سازمانی می باشد. درتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و اسپیرمن و نیز رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بر اساس نتایج حاصل از آزمون همبستگی و معنی داریهای بدست آمده از آنها، به علت اینکه معنیداری بدست آمده کمتر از 0/05 (سطح معنی داری تحقیق) است لذا فرض صفر مبنی بر عدم وجود رابطه بین دو متغیر رد میشود و فرض یک مورد پذیرش واقع میشود همچنین ضریب همبستگی کندال برابر -0/326 و ضریب همبستگی اسپیرمن برابر -0/436 است که نشان دهنده این است که بین بدبینی سازمانی و کارکردهای مدیریت دانش در شرکتهای تولیدی و صنعتی شهر کرمان نوع و شدت رابطه چگونه است. با توجه به منفی بودن ضرایب آزمون های کندال و اسپیرمن این رابطه از نوع معکوس یا کاهشی است. لذا پیشنهاد میگردد برای دستیابی به سازمانی کارا در مدیریت دانش باید به مولفه های بدبینی سازمانی توجه کنند و با اصلاح دید خود در ابعاد شناختی، رفتاری و احساسی در سازمان به بهبود بدبینی سازمانی کمک کنند.