راهبردهای بهبود و تعالی سیستم های تصمیم گیری و خط مشی گذاری با بهره گیری از رویکردهای نوین بهبود (سرمایه انسانی، فرهنگ ورویکرد سیستمی، حکمرانی الکترونیک ، مبانی اسلامی و راهنمای سیاسی قرآن ،عوامل پیشبرنده)

هدف از تدوین و نگارش مقاله حاضر ارائه راهبردهای بهبود و تعالی سیستم های تصمیم گیری و خط مشی گذاری با بهره گیری از رویکردهای نوین بهبود می باشد. در این مقاله با یک رویکرد کابردی به مفهوم تصمیم گیری و خط مشی گذاری، به توضیح و تبیین ابعاد این مفهوم ، تعاریف ، ویژگی های سازمانی ، عوامل موثر بر آن ، دستاوردها و موانع موجود در سازمان ها به آن پرداخته شده است. تمرکزاصلی در خط مشی،بررسی تعامل دولت با جامعه ، در مراحل شناخت و فهم مسئله، طراحی و شکل دهی، اجرا، ارزیابی، اصلاح وتغییر خط مشی است. با توجه به اینکه آینده فرهنگ ها عمیقا بستگی به سیاست های فرهنگی دولت ها دارد لذا برای دستیابی به توسعه پایدار و پیشرفت همه جانبه کشور، ارائه یک سیستم خط مشی گذاری فرهنگی مناسب،اهمیت و جایگاه خاصی می یابد. خط مشی گذاری سرمایه انسانی اگر با بصیرت کافی صورت نگیرد، تبعات منفی بلندمدت و کلانی را برای سازمان درپی داشته و مانع از تحقق ماموریت سازمان می شود. این اهمیت درسازمانی هایی که محوریت اصلی آنها نیروی انسانی مومن و جهادی است، دوچندان می باشد. ظهور رویکرد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه در بخش عمومی، منجر به شکل گیری مفاهیم جدیدی از حکومت و حکمرانی شده است.طی سالهای اخیر این دغدغه درمیان دولتمردان شکل گرفته است که اطلاعات و خدمات دیجیتالی خود را بر اساس چه معیار و استانداردی در اختیار کاربران قراردهند و از چه ساز و کارهای برای مشارک شهروندی بهره گیرند. از ارکان اصلی اقدامات عملی حاکمیت الهی تصمیم گیری در حکومت اسلامی است و از آنجا که حدودتصمیم گیری در خط مشی هر نظامی مشخص می شود و پیش برد اهداف در هر سیستمی به خط مشی گذاری درست و متناسب با ایدئولوژی آن بستگی دارد بنابراین یکی از پایه های اصلی هر نظامی را خط مشی تشکیل می دهددر جامعه اسلامی قرآن کریم اصلی ترین منبع برای سیاستگذاری و تعیین خط مشی است. خط مشی های سیاسی قرآن در عرصه داخلی از مهمترین خط مشی های سیاسی قرآن به شمار می رود که در عرصه سیاستگذاری ومدیریت سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد. نظر به اهمیت این موضوع ما را در این مقاله به بررسی و ضرورت تصمیم سازی پرداخته و در پایان، ترسیم عوامل اصلی سیاست گذاری درقالب یک مدل ارائه شده است.