چارچوب نظری پژوهش های تصمیم گیری در اجرای استراتژی با رویکرد علوم اعصاب شناختی

روایت های مکرر شکست برنامه ریزی های استراتژیک سازمان ها در مرحله اجرا و عدم تحقق اهداف استراتژیک در سال های اخیر، نظر پژوهشگران را به مساله اجرای استراتژی بیشتر از پیش جلب کرده است. در عین حال رویکردهای رفتاری به استراتژی که نقش موضوعات شناختی را در مقاهیم مدیریت استراتژیک دنبال می کنند در کنار پیشرفت های علوم اعصاب شناختی امیدهای تازه ای پیش روی پژوهش های استراتژی قرار داده تا با بکارگیری روش شناسی های مبتنی بر علوم اعصاب به تعمیق درک مفاهیم مهم در فرآیند اجرای استراتژی دست یابند. در عین حال عدم وجود چارچوب های نظری که ابعاد این طرحهای پژوهشی و ملاحظات پیاده سازی آنها را از هر دو منظر مدیریت استراتژیک و علوم اعصابشناختی بررسی نماید، موجب شده است علاوه بر تعریف نادقیق مساله پژوهش، روند توسعه این طرح های پژوهشی نیز با سرعت مناسبی در کشور دنبال نشود. در این مقاله و با هدف ارائه چارچوب نظری بکارگیری روش شناسی های علوم اعصاب شناختی، با استفاده از روش کتابخانه ای ظرفیت موضوع تصمیم گیری بعنوان یکی از موضوعات مشترک قابل مطالعه در دو حوزه، بررسی و شواهدی از پژوهش های هر دوحوزه مدیریت استراتژیک و علوم اعصاب ارائه می گردد. بررسی ها نشان می دهد که مساله تصمیم گیری می تواند بعنوان یک مساله مهم برای طراحی و پیاده سازی طرح های پژوهشی اجرای استراتژی با استفاده از علوم اعصاب شناختی مطرح شود. در نهایت ملاحظات عملیاتی سازی چارچوب نظری در سه ساحت معرفت شناختی، روش شناختی و اخلاقی بررسی و پیشنهادهایی نیز برای پژوهش های آتی ارائه می شود.