افق تمدن یک نسل

5 بهمن 1402 - خواندن 3 دقیقه - 121 بازدید


به آن کودک نوزاده و طفل معصوم در روزهای آغازین انقلاب، نوزاد پیچیده شده در قنداق، پارچه ای سفید و لطیف دور بدن کودک، آستانه پنجره و معلق در میان زمین و آسمان: و چیزی عجیب در آیین های زندگی و مرگ وجود دارد، مناسک تولد و تدفین، چیزی شبیه پارچه ای سفید و بی رنگ، پارچه و بافته ای ساده بی هیچ رنگ و آلایش، از قنداقه تولد و نوزادی تا کفن تدفین و خاکسپاری، و انسان چیزی در فاصله این دو پارچه سفید است، موجودی پیچیده شده در لایه های قنداق و کفن، پارچه هایی برای پوشاندن تن برهنه انسان، تنها ویژگی دردناک و غیرعادی بشر، تنها زخم حقیقی بر تن آدمی همانا برهنگی بوده و خواهد بود، شبیه داستان باغ عدن و گردش خدا در میان درختان و صدای زوزه و وزش باد، وسوسه خوردن میوه درخت معرفت نیک و بد، یکی از دو درخت ممنوعه در گوشه منتهی الیه شرقی باغ عدن، درخت حیات جاودان و درخت معرفت نیک و بد، و یکباره برهنه شدن، درک و معرفت برهنه بودن، و اشاره قرآن به "ورق الجنه" یا برگ های باغ بهشت، برگ انجیر معابد، طعم تلخ فهمیدن همه حقیقت، و هر انقلابی نیز ریشه در نوزادان و نسل های بعدی دارد، شکست و پیروزی هر انقلاب در نهایت درک حیات برهنه جنبش است، وصل شدن به رویاها و آمال نسل های پادرهوا و معلق، و ما نیز شبیه آن کودک هستیم. نوزادی که هنوز چیزی از جهان نمی داند اما در میانه معرکه زاده شده، معلق و پادرهوا در انبوه شعارها، پوشش ها، فریادها، دردها و تلخی های جهان. و رمز "دونادون" در آیین اهل حق، زنار بستن، جامه احرام، تصوف و صوفی پشمینه پوش، عبا، دستار، خرقه، آستین مرقع و ما بی خبران از بازی چرخ کج مدار و چپ گرد، طنین و پژواک بلندگوی شیپوری در دست هادی غفاری و چند پتوی پلنگی پیچیده و پشتی ترکمن ساده، از کاخ تا کوخ، از بهشت زهرا تا مدرسه، از نوفل لوشاتو تا مهرآباد، قصه شاه بیمار و منجی مسیح وار، و اهالی این قبیله مشرقی با زمانه ای زخمی و خون ریز، و ما که در پیاله، صراحی، آستین مرقع، جام جم، و رطل گران، همیشه رخ یار دیده ایم و همه عالم از لذت شرب مدام ما خبر دارند.



رفتار شهروندی سازمانیمدیریت رفتار سازمانیتحول دیجیتالمعلمتوسعه پایدار