وجود ذهنی

21 بهمن 1402 - خواندن 2 دقیقه - 135 بازدید

مساله وجود ذهنی مساله جدیدی است که سابقه ای در فلسفه یونان ندارد و برای اولین بار ابن سینا لفظ وجود ذهنی را بکار برده و فلاسفه بعد از وی به تبعیت از وی این بحث را گسترش داده اند، از مباحث دیرپای و مسایل ابداعی حوزه های فلسفه و کلام اسلامی در باب معرفت شناسی محسوب می شود که در باب نحوه تحقق و تبیین علم نقش برجسته ای دارد. این مساله به چگونگی علم و آگاهی نفس به غیر می پردازد و در آن مباحثی چون حقیقت علم و نحوه ی پیدایش صور ذهنی مطرح می شود. 

به مساله وجود ذهنی اشکالات مهم و فنی وارد شده است که بسیاری از فلاسفه از پاسخ و حل آن فرو مانده اند؛ عده ای از فلاسفه و متکلمین مسلمان کوشیدند با توجیهات نادرست آن را پاسخ گویند و برخی به سبب پاسخ نیافتن، اصلا منکر وجود ذهنی شده اند.

به هر تقدیر سخن در این باب بسیار است و ممکن است ذکر آن ها در این جا تکرار مکررات باشد، اما چیزی که حائز اهمیت است، توجه به این نکته است که در پرداختن به این مباحث ما هیچ گاه از توجه به مسائل ذهن و وجود ذهنی بی نیاز نیستیم. چه اینکه هیچ گاه معرفت، علم، ادراک، تصور در خلا ایجاد نمی شود. و اگر بحث وجود ذهنی به اثبات نرسد، عملا انسان نمی تواند به هیچ یک از حیطه های معرفتی پای گذارد.