نگاهی به مفاهیم نظری در عرصه سیاستگذاری رسانه ای

18 اسفند 1401 - خواندن 3 دقیقه - 612 بازدید

دانشگاه پیام نور (همه مراکز) 


سیاستگذاری رسانه ای بیش از هر چیز ، بر اساس چند مفهوم نظری هنجاری ، شکل می گیرد که همه آنها در معرض تفسیرهای متفاوت قرار دارند. این مفاهیم، مبانی نظری را برای ایجاد معیارهای مرجع به منظور ارزیابی عملکرد سیستم های رسانه ای و برای ایجاد سیاستهایی فراهم می کنند که عملکرد سیستم رسانه را بهبود میدهند (دنیس مک کوایل، ۲۰۰۱). در زمینه های ملی ، این معیارهای خاص احتمالا تاحدی متفاوت هستند یا ممکن است اصطلاحات آنها تاحدی متفاوت باشد، اما این اصول مشترک را می توان به عنوان اجزای اصلی تشکیل دهنده سیاستگذاری رسانه ای اثربخش و در نتیجه معیارهای اصلی موثر و هدایت کننده پژوهش های سیاستگذاری رسانه ای در نظر گرفت :

1.آزادی بیان

۲. منافع عمومی

٣. بازار ایده ها


مفاهیم نظری که در بالا ذکر شده از سه حوزه اصلی گسترده تر در سیاستگذاری رسانهای تاثیر می پذیرند. هدف این حوزه های اصلی، در بر گرفتن مجموعه ای از مسائل و دغدغه های سیاستگذاری است که حوزه سیاستگذاری رسانه ای را تعریف می کند. این حوزه های اصلی عبارتند از: الف) محتوای ب) ساختار ج) زیرساخت .

محتوا را می توان سیاستگذاری دانست که هدف اصلی آن تاثیرگذاری مستقیم بر ماهیت محتوای ارائه شده از سوی خروجی های رسانه است. ساختار به سیاستگذاری اشاره دارد که هدف اصلی آن تاثیرگذاری بر عناصر ساختاری بازارهای رسانه ای از جمله شرایط رقابتی الگوهای مالکیت و ابعاد مرتبط با ویژگی تامین کنندگان محتوا است، زیرساخت به فناوری ها و شبکه های توزیعی اشاره می کند که محتوا از راه آنها توزیع می شود. هر یک از این حوزه ها در ادامه با جزئیات بیشتری توضیح داده شده است. اما باید تاکید کنیم که این حوزه های اصلی را نمی توان کاملا از هم مجزا کرد.

مسائل سیاستگذاری زیرساخت نیز مثل مسائل ساختار با مسائل محتوا ارتباط دارند. برای نمونه، سیاستگذاری هایی که هدف آنها عملیات شبکه های ارتباطی است، می توانند به طور غیر مستقیم بر ماهیت محتوای تولیدشده تاثیر بگذارند.

درواقع، سیاستگذاری های ساختار، اغلب باهدف تاثیرگذاری غیرمستقیم بر محتوا

( و به موجب دور زدن موانع احتمالی آزادی بیان )

برای اقدامات مستقیم تر به منظور تاثیرگذاری بر محتوا صورت می گیرند.



دانشگاه پیام نور (همه مراکز)