بررسی «خوانندۀ نهفته در متن» در یه داستان ادب پایداری از احمد اکبر پور

یکی از راه های تحلیل آثار پدید آمده در گسترۀ ادبیات پایداری کودک، بررسی خوانندۀ نهفته در این آثار است. چمبرز بر این باور است که برای شناخت این خواننده، نیازمند روشی هستیم که در داستان‌های کودک و نوجوان، کودک را در مقام «خواننده» به رسمیت شناسد. با توجه به اهمیت این رویکرد و تازگی آن در مطالعۀ ادبیات کودک ایران، در این پژوهش کوشش شده تا سه اثر داستانی احمد اکبرپور در گسترۀ ادب پایداری (اگر من خلبان بودم، شب بخیر فرمانده و قاب آسمانی) به برپایۀ دیدگاه چمبرز بررسی شود. چمبرز روش پیشنهادی خود را برای بررسی نگرش نگرش نویسنده به خواننده نهفته در متن، در چهار محور عرضه می‌کند: سبک نوشته، زاویۀ دید، طرفداری و شکاف‌هایی گویا. به کمک این چارچوب، می توان به چند نکته محوری زیر پی برد: ویژ"ی های خواننده نهفته در آثار یاد شده، نگرش آگاهانه یا ناآگاهانۀ نویسنده به کودک و نوجوان (کودک به عنوان بزرگسالی ناقص یا مانند موجودی با کسیتی و زیست جهان مستقل) و سرانجام، دلایل مورد توجه قرار گرفتن برخی آثار از سوی مخاطبان. یافته‌های پژوهش نشان داد که این نویسنده کوشیده است تا با نزدیک شدن به دنیای متفاوت کودکی، تجربه‌هایی تازه از جنگ و دفاع مقدس به تصویر بکشد و با شرکت دادن کودکان در حوادث داستانی و همراه شدن با آنان، فضایی فراهم آورد که کودک خود را تا حدی در آفرینش داستان سهیم بداند این مخاطب حتی می تواند در حوادث مربوط به جنگ نقشی تاثیر گذار داشته باشد.