رابطه بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی در بین دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان کردکوی با تأکید بر نوع شبکه های مجازی

سابقه و هدف: اینترنت می­ تواند به­ عنوان یک دستاورد مفید و اثربخش باشد و گاهی به دلیل استفاده نامناسب، بهداشت روانی کاربران را با تهدید روبرو می­ سازد و این امر به ­گونه ­ای است که در دهه ­های اخیر به­ عنوان یکی از عوامل اعتیاد مطرح شده است. یکی از اثرات این اعتیاد، ایجاد افسردگی بین افراد است. لذا، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه دوم می باشد. مواد و روش­ ها: روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه­ آماری شامل دانش ­آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کردکوی در سال تحصیلی 96-1395بود. تعداد نمونه بر اساس جدول نمونه ­گیری مورگان ۲۸۸ نفر بوده که به روش تصادفی خوشه­ ای (چند مرحله­ ای) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه افسردگی بک و اعتیاد به اینترنت یانگ بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss-21و برای تحلیل داده­ ها از آزمون­ های آماری t، تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. یافته ­ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی دانش­آموزان، رابطه مثبت و معناداری وجود (r=0.324; P<0.001)، همچنین بین دختران و پسران رابطه معناداری مشاهده نشد. بیشترین میزان استفاده از شبکه ­های مجازی نیز از تلگرام (با میانگین 40.29)، سپس هر دو (با میانگین 39.53) و در نهایت از اینستاگرام (با میانگین 37.80) بوده است. نتیجه­ گیری: با توجه به وجود ارتباط معنادار بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی بین دانش ­آموزان، توصیه می ­شود برنامه های آموزشی برای دانش ­آموزان، اولیای مدرسه و والدین طراحی و اجرا گردد.