سیستم اندازه گیری عملکرد موثر در سازمان های بخش عمومی

مدیریت عملکرد در سازمان های بخش عمومی پدیده رو به رشد در سراسر جهان است. به طور فزاینده، سوالات در مورد اثربخشی آن در دستیابی به هدف بهبود عملکرد سازمان های عمومی مطرح می شود. تحقیقات نشان داده است که به نظر می رسد که بسیاری از موانع، چالش ها ومشکلات با اجرای مدیریت عملکرد اندازه گیری در محیط بخش عمومی است.هدف از این مقاله استدلال دلیل عدم تمرکز بر روند مدیریت اجرای سنجش عملکرد است. نویسنده به دنبال بررسی ادبیات مربوطه موجود برای حمایت از این اظهارات و ارائه یک چارچوب مفهومی است که این ایده ها را ادغام می کند. روش تحقیق در این مقاله، بررسی ادبیات موجود در مورد عملکرد بخش عمومی ومدیریت و اندازه گیری و توسعه چارچوب مفهومی برای توضیح اینکه چگونه سیستم های اندازه گیری عملکرد بخش عمومی می تواند با توجه به شواهد تحقیقاتی موثر تر ساخته شود. این مقاله نشان می دهد که در اجرای موثر یک سیستم اندازه گیری عملکرد در بخش دولتی سه عامل مهم باید مورد توجه قرار گیرد که شامل اختیار مدیران، فرهنگ آموزشی سازمانی و ارزیابی و مشارکت ذینفعان می باشد. این سه عامل مورد بحث قرار گرفته و تاثیر آن بر اندازه گیری عملکرد مورد بررسی قرار گرفته است.