اشکالات کنوانسیون CEDAW و کلیه اشکال تبعیض علیه زنان از نگاه اسلام

کنوانسیون که معمولا در زبان فارسی به آن «مقاوله نامه» می گویند. برای اسناد مهم همه جانبه که دربردارنده قواعدبنیادین بین المللی است بکار می رود، درست همانند معاهده، نکته قابل ذکر این است که کنوانسیون برخلاف معاهده برایتوافقات یک یا دو دولت معدود به کار نمی رود ، بلکه توافقاتی را شامل میشود که اکثر کشورها در انعقاد آن مشارکتدارند. از این قبیل کنوانسیون 1982 حقوق دریا؛کنوانسیون 1969 حقوق معادات؛ کنوانسیون 1961 روابط دیپلماتیک وکنوانسیون 1963 روابط کنسولی؛ کنوانسیون سازمان کنفرانس اسلامی جهت مبارزه با تروریسیم بین المللی؛ کنوانسیونبین المللی پیرامون پناهندگی؛ کنوانسیون بین المللی علیه گروگانگیری؛ کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار و مجازات خشنو غیر انسانی و تحقیر کننده.یکی مهمتریم مشکلاتی که زنان کشورهای در حال توسعه با آن مواجه هستند،اعمال تبعیض جنسیتی نسبت به آنان است.با پیدایش سازمان ملل متحد ،اقداماتی در راستای تقویت حقوق زنان و رفع تبعیض علیه آنان صورت گرفت که مهمترینآن اقدامات ،تصویب کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان بود.گرچه این کنوانسیون از سوی اکثر کشورهایمسلمان پذیرفته شده اما اجرای آن ، به دلیل تفاوت های میان مفاد این کنوانسیون و بسیاری از قوانین اسلامی راجع بهحقوق زن که در این کشورها اجرا می گردد، با موانعی مواجه شده است. در این مقاله به بررسی اشکالات کنوانسیونCEDAW از منظر دین اسلام خواهیم پرداخت.