دیدگاه انتقادی ناصرخسرو از نابسامانی های روزگار خود در اشعارش

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 305

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CELPA02_046

تاریخ نمایه سازی: 28 تیر 1400

چکیده مقاله:

شعر انتقادی شاخه ای از شعر تعلیمی است. شاعر در این نوع شعر از مظالم و بیدادگری های حاکمان و عاملان آنها انتقاد میکند و می کوشد آموزه هایی سیاسی ، اجتماعی و دینی را به مخاطب بیاموزد. شیوه هایی را که شاعران در این نوع شعر برای بیان مضامین اجتماعی پیش میگیرند تابع شرایط سیاسی و اجتماعی است. گاهی شاعر به طور مستقیم و گاهی به طور غیرمستقیم دست به انتقاد از نابسامانی های روزگار میزند. یکی از این شاعران ناصر خسرو قبادیانی است که با جرات و شهامتی تمام، زبان به انتقاد میگشاید و اجتماع را به باد انتقاد میگیرد. این پژوهش دارای روش تحقیق تحلیل- توصیفی با روش مطالعات کتابخانه ای میباشد در این مقاله هدف نقد اجتماعی اشعار ناصرخسرو با عنایت به نظریات نظریه پردازان نامی معاصر همچون گلدمن و اسکارپیت بررسی خواهد شد. ناصرخسرو به طور مستقیم به عنوان شاعری مکتبی و متعهد، از اجتماع و دولت خرده گیری میکند. انتقاد بر محتوا و فرم شعری ناصرخسرو تاثیر گذاشته است. از منظر محتوا شعر او اغلب تعلیمی است و در ساخت شعر او واژه های زمخت و درشت فراوانی وجود دارد با بررسی و تحلیل قصاید ناصرخسرو به این نتیجه میرسیم که انتقادات موجود در شعر او از اندیشه های اجتماعی سر چشمه میگیرد که برگرفته از آموزه های دینی است و اعتقاد او برای رسیدن به یک جامعه آرمانی ، دیندار بودن مردم یک جامعه است او برای اصلاح جامعه زمان خود زبان به انتقاد از تمام طبقات درباری عصر خود اعم از فقها و علمای دینی ، قاضیان و غیره می گشاید و به عنوان یک مبارز سیاسی راهکارهایی برای اعتلای جامعه در حال احتضار ارائه میدهد. ناصرخسرو معتقد است تا زمانی که جامعه به رشد علمی و فرهنگی نرسد و در چهارچوب دین حرکت نکند عدالت اجتماعی برقرار نخواهد شد .

نویسندگان

فاطمه افروغ بروجنی

دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی،کارمند دانشگاه پیام نور مرکز بروجن