تاثیر یادگیری خودگردان و گرایش به تفکر انتقادی در بهبود فرآیند یاددهی - یادگیری آموزگاران

هدف از تحقیق حاضر تاثیر یادگیری خودگردان و گرایش به تفکر انتقادی در بهبود فرآیند یاددهی - یادگیری آموزگاران دوره ابتدایی شهرستان کاشان بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیق کاربردی است و از نظر شیوه گردآوری، میدانی و شیوه اجرا نیز، این تحقیق توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهرستان کاشان می باشد، تعداد کل آنها ۱۱۵۰ نفر میباشد که از طریق فرمول کوکران ۲۸۸ نفر ۹۵) مرد و ۱۹۳ زن) به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در تحقیق از سه پرسشنامه یادگیری خوگردان جوکار (۱۳۹۵)، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریتکس (۲۰۰۳) و پرسشنامه فرآیند یاددهی یادگیری سرمد و همکاران (۱۳۹۰)، استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ جهت پایایی ابزار برای یادگیری خوگردان((۰/۸۶۳، گرایش به تفکر انتقادی (۰/۸۳۹) و فرآیند یاددهی یادگیری (۰/۸۸۸)میباشد. نتایج یافته های تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان داد که، یادگیری خودگردان و گرایش به تفکر انتقادی در بهبود فرآیند یاددهی - یادگیری آموزگاران دوره ابتدایی شهرستان کاشان سال تحصیلی ۹۸-۹۹ تاثیر دارد و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است. بنابراین تفکر انتقادی و یادگیری خودگردان، باعث افزایش فرآیند یاددهی-یادگیری آموزگاران شده است.