احساس غرور همراه با گناه؟ آشنایی با ماهیت متعارض رفتار حامی سازمانی غیر اخلاقی

ما با ادغام نظریه های ارزیابی احساسات و ادبیات احساسات خودآگاه، چنین استدلال می کنیم که رفتار حامی سازمانی غیراخلاقی ماهیتی متناقض دارد که می تواند منجر به واکنش های هیجانی متقابل شود و پیامدهای آن برای رفتار سازمانی مهم است. از یک طرف، از آنجا که رفتار حامی سازمانی غیراخلاقی به نفع سازمانی غیراخلاقی همچنین می بایست احساس گناه ایجاد کند. ما با استفاده از یک مطالعه نمونه گیری تجربی از ۹۱ نماینده خدمات مشتری در صنعت مشاوره فناوری، متوجه می شویم که رفتار حامی سازمانی غیراخلاقی روزانه، با غرور و احساس گناه روزانه ارتباط مثبت دارد. این احساسات به ترتیب منجر به افزایش رفتار شهروندی می شود که به سمت مشتری سوق می یابد. ما این یافته ها را با مطالعه نمونه تجربی دیگری از ۷۸ کارمند، همکار و مشتری در صنعت خدمات مالی تکرار کردیم. مشخصا متوجه می شویم که احساس گناه کارکنان خدمات، ارتباط بین رفتار حامی سازمانی غیراخلاقی و غرور را تعدیل می کند، به طوریکه رفتار حامی سازمانی غیراخلاقی منجر به افزایش احساس غرور می شود، به ویژه هنگامی که کارکنان خدماتی، احساس گناه کمتری دارند. در این مقاله با بحث در مورد مفاهیم نظری و عملی، نتیجه گیری می کنیم.