مفهوم آزادی در اندیشه توماس هابز و ژان ژاک روسو

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 7,273

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LAWCONG02_007

تاریخ نمایه سازی: 25 مرداد 1401

چکیده مقاله:

آزادی بزرگ ترین و مهم ترین هدف بشر است. برای فهمیدن معنای آزادی باید بدانیم که آن، آزادی از چه یا آزادی برای چه است. معذالک آزادی معنای عاطفی نسبتا ثابتی دارد.. هیچ کس نمی تواند منکر این واقعیت شود که آزادی مبارزه مفهومی و نظری خوب ولی همیشگی و بی نتیجه ای است که بین کسانی رخ می دهد که می کوشند تا ما را ترغیب و تشویق کنند که ارزیابی مورد نظرشان درباره سرشت آزادی را بپذیریم. اما همواره در میان متفکران بحث و مناقشه در خصوص و اهمیت آزادی بسیار داغ بوده است. بعضا ادعا شده است که آزادی تحلیل را برنمی تابد. نخستین توجیه و دفاع نظری و فلسفی از دیدگاه آزادی را افلاطون در کتاب جمهوری ارائه کرد؛ از نظر افلاطون، آزادی سیاسی هدف و غایت نظام های دموکراسی بود که بی تردید دیر یا زود به حذف و از میان برداشته شدن کنترل و نظارت بر فعالیت های افراد یا کل جمعیت منجر می شد، استدلالی که مورد توجه نظریه پردازان آزادی دورنی یا آزادی اخلاقی قرار گرفته است، در حالی که بسیاری از نویسندگان و نظریه پردازان سیاسی و فیلسوفان سیاسی بر اهمیت و ضرورت اجتناب ناپذیر و غیر قابل انکار آزادی تاکید و تصریح دارند؛ پژوهش حاضر با توجه به درک و اهمیت این موضوع به بررسی مفهوم آزادی در اندیشه دو نظریه پرداز در این زمینه، یعنی توماس هابز و ژان ژاک روسو پرداخته است.

نویسندگان

علی حاجی رجبی

دانشجوی مقطع دکتری رشته حقوق عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، میبد، ایران

محمدحسین جعفری

استادیار، گروه حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران