رجل سیاسی در اندیشه ماکیاولی و فارابی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 112

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICMHSR11_016

تاریخ نمایه سازی: 22 خرداد 1402

چکیده مقاله:

رجل سیاسی مفهومی است که اگرچه تازگی دارد اما مفهوم کلی آن در طول بحث از حکومت همواره نقشی داشته است .اینکه ویژگی های این شخص چه باید باشد یا حتی بحث از جنسیت آن چگونه است بسیار بحث برانگیز است . در اینجا ماسعی کردیم با نظر به دیدگاه دو اندیشمند جهان غرب و شرق این مفهوم را در نظام فکری آنها بکاویم و دیدگاه آنها را نشاندهیم . اما از آنجایی که این دو متفکر بحث دقیقی در این باره ندارند و تابحال نیز تحقیقی در این باره انجام نشده است ما ازاین بحث نتیجه گیری قائم به شاخصهای خودمان خواهیم کرد و در خلال بحث دو متفکر ،مطالب را بیشتر بازگو خواهیم کردکه بحث آنها آیا رجل سیاسی را توضیح میدهد یا نگاهشان کلی تر است . فارابی وماکیاولی نام های پر آوازه ای هستند که بهاین مقوله از سیاست پرداختند . در این مقاله ما با بررسی مقایسه ای در آرا و نظریات این دو متفکر بر آنیم تا بیشتر با رجلسیاسی از دیدگاه این دو متفکر آشنا بشویم و سوال اصلی ما این است که چه تضاد های باهم دارند. بحث رجل سیاسی بهنوعی با نگاه انسان محور و خدامحور نیز ارتباط دارد زیرا ویژگی هایی که برای این مفهوم متفکر در نظر می گیرد پس ذهن اورا برای ما آشکار می کند. این دو متفکر از این جهت مهم هستند که هر کدام آغازگر راهی نو در محیط جغرافیایی خود بودهاند و ما تلاش می کنیم تا با بحث رجل سیاسی مولفه هایی را در پایان ذکر کنیم .

نویسندگان

سیدمحمد احمدنژاد

کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی دراسلام دانشگاه علامه طباطبایی